گنجور

رباعی شمارهٔ ۹۰

در سردی یخ بند که لرزد خورشید
خون بسته شود چون بقم در رگ بید
گل دسته ای از دود شرر بسته شود
کاندر کف روزگار ماند جاوید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در سردی یخ بند که لرزد خورشید
خون بسته شود چون بقم در رگ بید
هوش مصنوعی: در سرمای شدید و یخ‌زده، اگر خورشید هم به تپش بیفتد، می‌تواند همچون گردش خون در رگ بید به زندگی برگردد.
گل دسته ای از دود شرر بسته شود
کاندر کف روزگار ماند جاوید
هوش مصنوعی: گل مانند شعله ای از دود می‌تواند به وجود آید، که در دست زمان باقی می‌ماند و جاودانه می‌شود.

حاشیه ها

1395/09/19 16:12
Mohmd

منظور از «بقم» در مصرع دوم چیست؟؟؟