رباعی شمارهٔ ۸۷
دردا که اجل رسید و درمان نرسید
توفیق به غور شور بختان نرسید
مرگ آیت یأس خواند در شهر دلم
کفر آمده ساخت دیر، ایمان نرسید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دردا که اجل رسید و درمان نرسید
توفیق به غور شور بختان نرسید
هوش مصنوعی: آه که مرگ نزدیک آمد و درمانی حاصل نشد، شانس هم به اعماق سرنوشت بدراه نرفت.
مرگ آیت یأس خواند در شهر دلم
کفر آمده ساخت دیر، ایمان نرسید
هوش مصنوعی: مرگ باعث ناامیدی و دلسردی در قلب من شده است. در این شهر، کفر و بیباوری حاکم شده و ایمان به جای خود نرسیده است.