گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۲

وصل تو دوایی است که بیمارش نیست
حسن تو متاعی است که بازارش نیست
عشق تو کمندی که گرفتارش نیست
حمد تو زبانی است که گفتارش نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وصل تو دوایی است که بیمارش نیست
حسن تو متاعی است که بازارش نیست
هوش مصنوعی: اتصال به تو مانند دارویی است که بیمار آن را نمی‌خواهد و زیبایی تو مانند کالایی است که خریداری ندارد.
عشق تو کمندی که گرفتارش نیست
حمد تو زبانی است که گفتارش نیست
هوش مصنوعی: عشق تو مانند کمندی است که کسی نمی‌تواند از آن رهایی یابد، و ستایش تو مانند زبانی است که نمی‌توان آن را به طور کامل بیان کرد.