گنجور

شمارهٔ ۳۵ - حسن یوسف

بدون معنی اگر حسن یوسفی داری
ز صحبت تو زلیخا شود دل افسرده
یقین شناس که صورت تن است و معنی جان
اگر بحسن گرو ز آفتاب و مه برده
برو بصورت تنها مکن بمردم ناز
که دل زکس نبرد حسن شاهد مرده

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدون معنی اگر حسن یوسفی داری
ز صحبت تو زلیخا شود دل افسرده
هوش مصنوعی: اگر زیبایی همچون یوسف داری، اما بی‌معناست، صحبت با تو می‌تواند دل زلیخا را نیز غمگین کند.
یقین شناس که صورت تن است و معنی جان
اگر بحسن گرو ز آفتاب و مه برده
هوش مصنوعی: در این بیت به اهمیت و ارتباط بین جسم و روح اشاره شده است. صورت بدن نمایانگر ظاهری و مادی انسان است، در حالی که روح و جان او معنایی عمیق‌تر و غیرمادی دارند. همچنین، بیان شده که زیبایی روح اگر از نور خورشید و ماه هم سرشار باشد، باز هم نمی‌تواند به این واقعیت علمی و فلسفی لطمه‌ای وارد کند. در واقع، این مضمون به جستجوی معنا و حقیقت در عمق وجود انسان اشاره دارد.
برو بصورت تنها مکن بمردم ناز
که دل زکس نبرد حسن شاهد مرده
هوش مصنوعی: به تنهایی حرکت کن و خودت را میان مردم ناز نکن، زیرا دل هیچ‌کس از زیبایی تو برنمی‌گردد.