شمارهٔ ۲۵ - صلح و جنگ
عرفی نصیحت کنمت گوش دار ، گوش
تاوارهی زکشمکش صلح و جنگ خویش
با عقل و روح گر، ید بیضایت آرزوست
ناموس عشق جوی و مبین نام و ننگ خویش
زآن آفتاب پنجه کند اهل حسن را
کز خویشتن نهفته حناز آب و رنگ خویش
شمارهٔ ۲۴ - طباخ بهشت: شرم بادت گفته ای عرفی فلانرا خام گفتشمارهٔ ۲۶ - برهان وسواس: ای قوی برهان وسواست علیکم بالسکوت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عرفی نصیحت کنمت گوش دار ، گوش
تاوارهی زکشمکش صلح و جنگ خویش
هوش مصنوعی: به تو نصیحت میکنم که به حرفهایم توجه کنی، چون اگر از چالشها و درگیریهای درون خودت غافل شوی، دچار مشکل خواهی شد.
با عقل و روح گر، ید بیضایت آرزوست
ناموس عشق جوی و مبین نام و ننگ خویش
هوش مصنوعی: اگر با عقل و روح خود، آرزوهایی بزرگ در نظر داری، باید در پی عشق بروی و بر پاکی و ناپاکی خود آگاه باشی.
زآن آفتاب پنجه کند اهل حسن را
کز خویشتن نهفته حناز آب و رنگ خویش
هوش مصنوعی: به خاطر تابش روشنی و زیبایی آن خورشید، اهل حسن و زیبایی در تلاشند که خود را از زیباییهای درونی و ظاهریشان پنهان کنند.