گنجور

شمارهٔ ۱۸ - مهمان وعظ

ای بلهوس که آمده میهمان وعظ
وقتی بیا که زهر بکامت شکر بود
پژمرده دل زبان نگشایم بموعظت
شمشیر رامقابله باجانور بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بلهوس که آمده میهمان وعظ
وقتی بیا که زهر بکامت شکر بود
هوش مصنوعی: ای دلخواهی که آمده‌ای تا از نصیحت‌ها بهره‌گیری، بهتر است زمانی بیایی که آنچه را به طعم خوشدلانه می‌دانی، حقیقتاً لذت‌بخش و شیرین باشد.
پژمرده دل زبان نگشایم بموعظت
شمشیر رامقابله باجانور بود
هوش مصنوعی: دل افسرده و بی‌رمق من، نمی‌تواند بی‌پرده سخن بگوید. اما در برابر جانوران و مشکلات، به جای نصیحت، از شمشیر استفاده می‌کنم.

حاشیه ها

1399/05/11 09:08
فردوس

بلهوص؟