گنجور

شمارهٔ ۱۲ - سعدی و عرفی

دی کسی گفت که سعدی گهراندوز سخن
قطعه‌ای گفته، که اندیشه بدان می‌نازد
گفتم این گوش بدان نغمه سزد گفت آری
اینک از پرده عنان سوی تو می‌اندازد
سخن از عشق حرام است بر آن بیهده‌گو
که چو ده بیت غرل گفت مدیح آغازد
حبذا همت سعدی و غزل گفتن او
که ز معشوق به ممدوح نمی‌پردازد
گفتم این خود همه عیب است که در راه هنر
هرکه این لاف زند اسب دوی می‌تازد
لوحش اله ز یک اندیشی عرفی کورا
آنکه ممدوح بود، عشق بدو می‌بازد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دی کسی گفت که سعدی گهراندوز سخن
قطعه‌ای گفته، که اندیشه بدان می‌نازد
هوش مصنوعی: شخصی گفت که سعدی سخنانی گفته است که ارزش تفکر و تأمل را دارند.
گفتم این گوش بدان نغمه سزد گفت آری
اینک از پرده عنان سوی تو می‌اندازد
هوش مصنوعی: من گفتم این گوش باید این نغمه را بشنود. او پاسخ داد: بله، حالا از پشت پرده، این نغمه به سوی تو می‌آید.
سخن از عشق حرام است بر آن بیهده‌گو
که چو ده بیت غرل گفت مدیح آغازد
هوش مصنوعی: شخصی که در مورد عشق بی‌مورد و بدون دانش صحبت می‌کند، لایق سخن گفتن نیست، زیرا او فقط به تکرار کلمات می‌پردازد و مثل کسی که چند بیت شعر را از حفظ می‌خواند، دیگر هنری در آن ندارد.
حبذا همت سعدی و غزل گفتن او
که ز معشوق به ممدوح نمی‌پردازد
هوش مصنوعی: عشق و تلاش سعدی در سرودن غزل ستودنی است، چرا که او در اشعارش به ممدوح، به جای معشوق، توجه دارد.
گفتم این خود همه عیب است که در راه هنر
هرکه این لاف زند اسب دوی می‌تازد
هوش مصنوعی: گفتم این فقط عیب است که در مسیر هنر، هر کسی که این ادعا را کند، خود را مانند اسب در مسابقه‌ای می‌داند.
لوحش اله ز یک اندیشی عرفی کورا
آنکه ممدوح بود، عشق بدو می‌بازد
هوش مصنوعی: خداوند به کسی که در عشق خود غرق است، عشق می‌ورزد، حتی اگر آن فرد به طور مستقیم او را نشناسد و درک کند.