گنجور

شمارهٔ ۱۱ - خفض جناح

ملاف عرفی از این ترهات و ژاژ مخای
گرفتم آنکه کلام تو سلسبیلی کرد
ز شعر دم مزن آواز قدس را بشنو
که شعر روی تو را در زمانه نیلی کرد
ز منجنیق ملامت در آتش افکندت
مگو در آتش او گوهرم خلیلی کرد
صدای طعنه بلند است گوش هوش بدار
که صوت مور در این مرحله صهیلی کرد
بدین مناز که طبع تو عز یکتایی
بدست کرد که او این نکرد سیلی کرد
گرفتم آنکه رسد نازشت نه هر که بفضل
یگانه شد ملکش سعی در ذلیلی کرد
اگر عدیل ترا داشت کینه کمتر داشت
سپهر اینهمه با تو ز بی عدیلی کرد
بخیل طبعی دوران دوست دشمن بین
که در عدیل چو تو ناکسی بخیلی کرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ملاف عرفی از این ترهات و ژاژ مخای
گرفتم آنکه کلام تو سلسبیلی کرد
هوش مصنوعی: من از این حرف‌های بی‌اساس و بی‌فایده پرهیز کردم، زیرا کلام تو مانند آب زلال و روشنی‌بخش است.
ز شعر دم مزن آواز قدس را بشنو
که شعر روی تو را در زمانه نیلی کرد
هوش مصنوعی: در مورد شعر صحبت نکن و به جای آن به صدای مقدس گوش کن؛ چرا که شعر دربارهٔ زیبایی تو، در این زمانهِ غم‌انگیز، تأثیرگذار بوده است.
ز منجنیق ملامت در آتش افکندت
مگو در آتش او گوهرم خلیلی کرد
هوش مصنوعی: از سنگ پرتاب شده‌ای که از زبان دیگران در دل آتش قرار گرفته، نگو که در آتش چه بر تو می‌گذرد، بلکه بگو که این آتش جواهر وجودم را به خوبی نمایان کرده است.
صدای طعنه بلند است گوش هوش بدار
که صوت مور در این مرحله صهیلی کرد
هوش مصنوعی: در این مرحله، صدای طعنه و کنایه به وضوح شنیده می‌شود، پس باید با دقت و هوش به آن گوش بدهی زیرا صدای کوچک و ظریف همچون صدای مور، در این فضا به طرز عجیبی شنیده می‌شود.
بدین مناز که طبع تو عز یکتایی
بدست کرد که او این نکرد سیلی کرد
هوش مصنوعی: در اینجا به بیان این موضوع پرداخته شده است که با وجود شخصیت و ویژگی‌های منحصر به فرد تو، گاه می‌خواهی خود را به شکلی نشان دهی که فراتر از آنچه هستی به نظر بیایی. اما این تلاش، مشابه به کسانی است که به طرز نادرستی به خودشان آسیب می‌زنند، و این کار از روی نادانی است.
گرفتم آنکه رسد نازشت نه هر که بفضل
یگانه شد ملکش سعی در ذلیلی کرد
هوش مصنوعی: من کسی را به خود نزدیک کردم که شایسته از جایگاه ناز آن است، نه هر که با برخورداری از فضل و استعداد، در تلاش برای به دست آوردن قدر و مقام باشد.
اگر عدیل ترا داشت کینه کمتر داشت
سپهر اینهمه با تو ز بی عدیلی کرد
هوش مصنوعی: اگر کسی مثل تو را دشمنی نداشت، آسمان (سرنوشت) به این اندازه با تو بد نمی‌کرد.
بخیل طبعی دوران دوست دشمن بین
که در عدیل چو تو ناکسی بخیلی کرد
هوش مصنوعی: شخصی که بخیل و بدطینت است، در دوستی و دشمنی تفاوتی نمی‌بیند و در کنار تو که موجودی کم‌ارزش و بخیل هستی، دست به کارهای ناپسند می‌زند.