غزل شمارهٔ ۹۰
مگر زمانه اسیر کمند آه من است
که باز بالش امید تکیه گاه من است
ز دیدن هوس، پاک بین شود چون عشق
دمی که حسن تو آلوده ی نگاه من است
صحیفه ای که نگردد به آب رحمت پاک
گمان برم که سیه نامه ی گناه من است
دو عالم از اثر شعله ی جمالت سوخت
به جر شعاع محبت که در پناه من است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مگر زمانه اسیر کمند آه من است
که باز بالش امید تکیه گاه من است
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که زمانه به خاطر نالهها و اندوه من در بند باشد، که دوباره امید، تکیهگاه من شده است؟
ز دیدن هوس، پاک بین شود چون عشق
دمی که حسن تو آلوده ی نگاه من است
هوش مصنوعی: به خاطر دیدن آنچه که آرزو دارم، دل پاک و بیآلایش میشود، مانند عشقی که فقط در یک لحظه رخ میدهد، اما زیبایی تو در چشمانم باعث میشود که همه چیز تحت تأثیر قرار گیرد.
صحیفه ای که نگردد به آب رحمت پاک
گمان برم که سیه نامه ی گناه من است
هوش مصنوعی: اگر صحیفهای وجود داشته باشد که به آب رحمت شسته نشود، به نظر من آن، نامهای سیاه حاوی گناههای من است.
دو عالم از اثر شعله ی جمالت سوخت
به جر شعاع محبت که در پناه من است
هوش مصنوعی: دو جهان از زیبایی تو به آتش درآمدند، اما محبت تو که در حمایت من است، باعث درخشش و گرما میشود.
حاشیه ها
1395/06/09 18:09
مصطفی نیک فرجام
مصرع آخر جز صحیح است . نقطه اش جا افتاده
1395/07/05 01:10
حمید زارعیِ مرودشت
تصحیح بیت دو:
ز دیدنِ تو هوس، پاک بین شود چون عشق
دمی که حسنِ تو آلودهی نگاهِ من است

عرفی