گنجور

غزل شمارهٔ ۹

منم که یافته ام ذوق صحبت غم را
به صبح عید دهم وعده ی شام ماتم را
ز لاف صبر بسی نادمیم، طعنه مزن
مروت که ملامت بلاست ملزم را
به لذت ابد ار زنم او دلا مژده
که داد بی اثری انفعال مرهم را
هوای باغ محبت به غایتی گرم است
که هیچ سبزه ندیده است روی شبنم را
قبول عشق عنانم گرفت عرفی برد
به خلوتی که تصور نبود محرم را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1391/02/06 08:05
رسته

متن غزل از روی نسخۀ انصاری:
منم که یافته ام ذوق صحبت غم را
به صبح عید دهم وعده شام ماتم را
اگر به حور بهشت نظر افتد، دانی
که حسن دوست چه آراسته است عالم را
ز لاف صبر بسی نادمیم، طعنه مزن
مروتی، که ملامت بلاست ملزم را
به لذت ابد از زخم او دلا مژده
که داد بی اثری انفعال مرهم را
هوای باغ محبت به غایتی گرم است
که هیچ سبزه ندیده است روی شبنم را
ز هر دو منفعلم تا به هم بسنجیدم
حلاوت لب دلدار و تلخی غم را
قبول عشق عنانم گرفت عرفی و برد
به خلوتی که تصور نبود محرم را

1397/09/22 22:11
یکی بودم

سلام بیت اول مصراع دوم بعد از وعده , ی , مزید بر وزن اومده لطفا اصلاح کنید :
به صبح عید دهم وعده شام ماتم را

1397/09/22 22:11
یکی بودم

و همچنین بیت 2 مصراع 2
اول مصراع مروت از نظر وزنی اشتباهه لفظ صحیح باید مروتی باشه لطفا تصحیح کنید