گنجور

غزل شمارهٔ ۸۴

از نور یار چون نفسم خانه روشن است
بیرون برید شمع که کاشانه روشن است
نازم به فیض عشق که در خانقاه و دیر
چشم و چراغ شمع به پروانه روشن است
از حسن دوست دم به دم اسرار گفتن است
هر چند قدر گوهر یکدانه روشن است
صد شمع سوختم که خرد پیش بر دمد
پنداشتم که دیده ی فرزانه روشن است
ای شیخ شهر تیره دلان را چراغ باش
دل های ما ز گریه ی مستانه روشن است
محرم چه آگه از الم بی نصیبی است
داغی است این که بر دل دیوانه روشن است
گفتی ز عشق یافت دلت روشنی، بلی
آتش به خان و مان زده را خانه روشن است
عرفی خطای ما و تو محتاج عذر نیست
عذر خطای مردم دیوانه روشن است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از نور یار چون نفسم خانه روشن است
بیرون برید شمع که کاشانه روشن است
هوش مصنوعی: وجود محبوبم چون نوری است که خانه‌ام را روشن کرده است. بنابراین، شمع را خاموش کن، زیرا خانه‌ام به نور او روشن است.
نازم به فیض عشق که در خانقاه و دیر
چشم و چراغ شمع به پروانه روشن است
هوش مصنوعی: من به برکت عشق افتخار می‌کنم، چرا که در مکان‌های مذهبی و عبادتگاه‌ها، همچون شمعی که به پروانه نور می‌دهد، زندگی‌ام روشن و امیدوار است.
از حسن دوست دم به دم اسرار گفتن است
هر چند قدر گوهر یکدانه روشن است
هوش مصنوعی: دوست آنقدر زیبا و دوست‌داشتنی است که هر لحظه در مورد او رازها و زیبایی‌هایش را می‌گویم، حتی اگر هرکس بداند که ارزش واقعی او همچون یک گوهر و درخشان است.
صد شمع سوختم که خرد پیش بر دمد
پنداشتم که دیده ی فرزانه روشن است
هوش مصنوعی: من صد شمع سوزاندم تا شاید خرد و دانایی به جلو بیاید، اما فکر می‌کردم که چشمان فرزانه و اهل بصیرت روشن و بیناست.
ای شیخ شهر تیره دلان را چراغ باش
دل های ما ز گریه ی مستانه روشن است
هوش مصنوعی: ای روحانی شهر، برای دل‌های ناامید چراغی باش؛ دل‌های ما از اشک‌های شادمانه نورانی و روشن است.
محرم چه آگه از الم بی نصیبی است
داغی است این که بر دل دیوانه روشن است
هوش مصنوعی: کسی که در صف محرم قرار دارد، از درد و رنج بی‌نصیب بودن خبر ندارد؛ این درد، همچون آتشی است که در دل دیوانه روشنایی می‌آفریند.
گفتی ز عشق یافت دلت روشنی، بلی
آتش به خان و مان زده را خانه روشن است
هوش مصنوعی: گفتی دل‌ات از عشق روشن شده، اما آتش‌سوزی که در زندگی‌ات رخ داده، این روشنایی را تحت‌الشعاع قرار داده است.
عرفی خطای ما و تو محتاج عذر نیست
عذر خطای مردم دیوانه روشن است
هوش مصنوعی: خطای ما و تو نیازی به عذر و پوزش ندارد، چرا که اشتباهات مردم دیوانه کاملاً واضح و روشن است.