غزل شمارهٔ ۸۱
پیر کعنان چمنی گوشه ی بیت الحزن است
هر کجا بوی گلی باد رساند چمن است
هر که از بندگی خویش مرا باز خرد
بنده ی اویم اگر زاهد و گر برهمن است
حد حسن تو به ادراک نشاید دانست
این سخن نیز به اندازه ی ادراک من است
هر کسی را قدم ما نبود در ره عشق
هر که در جامه ی ما بود گدای کفن است
عشق از آدم و حوا متولد شده است
تازه بر خاسته این شعله آتش کهن است
صله شعر به عرفی شکر آرد طوطی
خبرش نیست که او طوطی شکر شکن است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیر کعنان چمنی گوشه ی بیت الحزن است
هر کجا بوی گلی باد رساند چمن است
هوش مصنوعی: پیر کنعان در گوشهای از مکانی به نام بیت الحزن نشسته است و هر جا که نسیمی بوی گلی را به همراه داشته باشد، آنجا چمنی است که زیبایی و طراوتی دارد.
هر که از بندگی خویش مرا باز خرد
بنده ی اویم اگر زاهد و گر برهمن است
هوش مصنوعی: هر کسی که به من آگاهی دهد و از حالت بندگیام خارج کند، من هم بنده او هستم، هرچند که او زاهد باشد یا از پیروان مکتب برهمن.
حد حسن تو به ادراک نشاید دانست
این سخن نیز به اندازه ی ادراک من است
هوش مصنوعی: حد و اندازهی زیبایی تو را نمیتوان با درک بشناخت، و این گفته نیز به اندازهی درک من است.
هر کسی را قدم ما نبود در ره عشق
هر که در جامه ی ما بود گدای کفن است
هوش مصنوعی: هر کسی در مسیر عشق به اندازه ما پیشرفت نکرده و تلاش نکرده است. آنهایی که فقط به ظواهر و پوششهای ما نگاه میکنند، در واقع فقط یک فرد بیارزش و بیاحساس هستند.
عشق از آدم و حوا متولد شده است
تازه بر خاسته این شعله آتش کهن است
هوش مصنوعی: عشق از آغاز خلقت و رابطه آدم و حوا به وجود آمده و این احساس قوی و گرم به مانند آتشی قدیمی است که دوباره جان گرفته است.
صله شعر به عرفی شکر آرد طوطی
خبرش نیست که او طوطی شکر شکن است
هوش مصنوعی: شعر دلنشین و زیبا به عرفی، مانند شکر است که طوطی را خوشحال میکند. اما خود طوطی از این موضوع بیخبر است و نمیداند که او طوطیای است که شکر را میشکند.
حاشیه ها
1394/11/10 09:02
عاطفه
در بیت نخست کنعان صحیح است
1399/08/17 02:11
عبدالوهاب
بیت نخست:
پیر کنعان چمنش گوشه ی بیت الحزن است
هر کجا بوی گلی باد رساند، چمن است
کلیات عرفی شیرازی بکوشش و تصحیح پرفسور محمد ولی الحق انصاری، انتسارات دانشگاه تهران
جلد اول صفخه 306

عرفی