غزل شمارهٔ ۷۷
زخم از دهان تیغ ربودن نزاع ماست
تسلیم گشتن و بتپیدن سماع ماست
در پیشگاه دیر و حرم، هر کجا، که هست
دین شکسته و دل پر خون متاع ماست
صد فوج ناز و عشوه به میدان طلب، که ما
جنگ ستیزه ی تو و عجز شجاع ماست
چون راحت آیدت به سلام، ای رفیق درد
آغوش برگشا که وقت وداع ماست
عرفی نوای مرغ تو در هیچ باغ نیست
این نغمه خاصه ی چمن اختراع ماست
غزل شمارهٔ ۷۶: باز آتش غم دست در آغوش رخس ماستغزل شمارهٔ ۷۸: کوی عشق است این که در هر گام صد عاقل گم است
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زخم از دهان تیغ ربودن نزاع ماست
تسلیم گشتن و بتپیدن سماع ماست
هوش مصنوعی: زخم و آسیب ناشی از جدال ما نشأت گرفته از سخنان تند و تیز است. تسلیم شدن و در عین حال احساس شور و هیجان ناشی از این درگیری، معانی عمیقی از وضعیت ما را نشان میدهد.
در پیشگاه دیر و حرم، هر کجا، که هست
دین شکسته و دل پر خون متاع ماست
هوش مصنوعی: در هر کجا که باشیم، در مکانهای مقدس و مذهبی، تنها چیزی که داریم، ایمان ناتوان و دل زخمیمان است.
صد فوج ناز و عشوه به میدان طلب، که ما
جنگ ستیزه ی تو و عجز شجاع ماست
هوش مصنوعی: در میدان عشق، صدها گروه از ناز و فریب آمدهاند، در حالی که ما در حال مبارزه با قدرت تو و ناتوانی شجاعانهی خود هستیم.
چون راحت آیدت به سلام، ای رفیق درد
آغوش برگشا که وقت وداع ماست
هوش مصنوعی: هرگاه راحتی و خوشحالی به سراغت آمد، ای دوست، آغوش خود را باز کن، زیرا این لحظه، لحظه وداع ماست.
عرفی نوای مرغ تو در هیچ باغ نیست
این نغمه خاصه ی چمن اختراع ماست
هوش مصنوعی: این صدا و نغمهای که تو مانند پرندهای میخوانی، در هیچ باغی وجود ندارد. این melodie مخصوص به چمن است و اختراع خود ماست.