غزل شمارهٔ ۶
در نو بهار باده ننوشد کسی چرا
می در پیاله زهد فروشد کسی چرا
مرغان چنین به شوق و بهاران چنین به ذوق
همراه بلبلان نخروشد کسی چرا
سر رشته ی معامله در دست قسمت است
با دشمنان به مهر بجوشد کسی چرا
صد دشمنم به خون به حل و تشنه دوست هم
این بی خمار باده ننوشد کسی چرا
چون دمبدم عنایت توفیق ممکن است
در تنگنای نزع نکوشد کسی چرا
هم دوستی است عرفی و هم رفع دشمنی
عیب غنیم دوست بپوشد کسی چرا
غزل شمارهٔ ۵: می کش و مست عشوه کن، نرگس می پرست راغزل شمارهٔ ۷: خیز و به جلوه آب ده، سرو چمن تراز را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1391/02/06 07:05
رسته
متن غزل از روی نسخۀ انصاری:
در نو بهار باده ننوشد کسی چرا
می در پیاله، زهد فروشد کسی چرا
مرغان چنین به شوق و بهاران چنین به ذوق
همراه بلبلان نخروشد کسی چرا
سر رشتۀ معامله در دست قسمت است
با دشمنان به مهر نجوشد کسی چرا
صد دشمنم به خون به حل و تشنه دوست هم
این بی خمار باده ننوشد کسی چرا
چون دمبدم عنایت توفیق ممکن است
در تنگنای نزع نکوشد کسی چرا
هم دوستی است عرفی و هم رفع دشمنی است
عیب غنیم و دوست نپوشد کسی چرا
1397/09/22 22:11
یکی بودم
سلام بیت 4. مصراع 1
صد دشمنم به خون به حل و تشنه دوست هم _ به حل احتمالا بهل باشه
که اون صدتا دشمن به خون تشنه را رها میکنه و میگه دوست هم به خونم تشنه است