غزل شمارهٔ ۵۳
بیدادگری روی تو اندازه ی راز است
این رشته به انگشت نپیچی که دراز است
عشق آفت سلطان بود، آرایش بنده
این مسأله در نسخه ی محمود و ایاز است
یا رب تو نگهدار دل خلوتیان را
کان مغبچه مست است و در صومعه باز است
خونابه ی حسرت چکد از هز مژه هر گاه
بینم که خداوند کسی بنده نواز است
این قهقهه ی عیش که با کبک دل ماست
باور نتوان کرد که در چنگل باز است
هر چند که عرفی پی تحقیق شتاب است
مشتاب به دنبال، که او بیهده تاز است
غزل شمارهٔ ۵۲: دورم از کوی تو، جا در زیر خاکم بهتر استغزل شمارهٔ ۵۴: از آن ز شربت صلحم هوای پرهیز است
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیدادگری روی تو اندازه ی راز است
این رشته به انگشت نپیچی که دراز است
هوش مصنوعی: ظلم و ستمی که از جانب تو به من میرسد به اندازه راز و اسرار عمیق است؛ اگر این رابطه را به راحتی قطع کنی، ممکن است به تبعاتش پی نبری.
عشق آفت سلطان بود، آرایش بنده
این مسأله در نسخه ی محمود و ایاز است
هوش مصنوعی: عشق میتواند باعث شود که سلطان به آفت تبدیل شود، اما برای بنده، زیبا و جذاب است. این مسئله در داستان محمود و ایاز به خوبی نمایش داده شده است.
یا رب تو نگهدار دل خلوتیان را
کان مغبچه مست است و در صومعه باز است
هوش مصنوعی: خدایا دل افرادی که در عزلت و انزوا زندگی میکنند را حفظ کن زیرا آن افرادی که دچار عشق و شوق شدهاند، در حالی که در صومعه به سر میبرند، به حالت مستی رسیدهاند و در آنجا باز هستند.
خونابه ی حسرت چکد از هز مژه هر گاه
بینم که خداوند کسی بنده نواز است
هوش مصنوعی: هر بار که میبینم خدای مهربانی وجود دارد که به بندگانش لطف میکند، حسرت و اندوهی در دلم زنده میشود و از چشمانم به بیرون میریزد.
این قهقهه ی عیش که با کبک دل ماست
باور نتوان کرد که در چنگل باز است
هوش مصنوعی: این شادی و خندهای که ما داریم، شبیه صدای کبک است و نمیتوان به راحتی باور کرد که در دنیای واقعی اینگونه خوشحال هستیم.
هر چند که عرفی پی تحقیق شتاب است
مشتاب به دنبال، که او بیهده تاز است
هوش مصنوعی: اگرچه عرفی در پی جستجو و تحقیق است، تو در پی او نرو، زیرا او بیهوده و بدون هدف میدود.