غزل شمارهٔ ۵۲
دورم از کوی تو، جا در زیر خاکم بهتر است
زندگی تلخ است با حرمان، هلاکم بهتر است
من که مجروح خمارم مرهم راحت چه سود
جای مرهم بر جراحت برگ تاکم بهتر است
گر بکشتی از فراقم، سوختی، منت منه
من که در دوزخ به زندان، هلاکم بهتر است
ره به امیدم مده عرفی که بی باکم بسی
من صلاح خویش دانم، ترسناکم بهتر است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دورم از کوی تو، جا در زیر خاکم بهتر است
زندگی تلخ است با حرمان، هلاکم بهتر است
هوش مصنوعی: من از سرزمین تو دورم و زندگی در زیر خاک به مراتب بهتر از این است که در این دنیا با تلخی و ناامیدی زندگی کنم.
من که مجروح خمارم مرهم راحت چه سود
جای مرهم بر جراحت برگ تاکم بهتر است
هوش مصنوعی: من که به خاطر خماری زخم خوردهام، درمان آرامش برایم فایدهای ندارد. بهتر است به جای استفاده از مرهم، از برگ تاک بهره ببرم.
گر بکشتی از فراقم، سوختی، منت منه
من که در دوزخ به زندان، هلاکم بهتر است
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به خاطر دوری من مرا بکشی، بدان که این کار تو تنها به ضرر خودت است. من ترجیح میدهم در دوزخ و در شرایط سخت باشم تا اینکه تو به من آسیب بزنی.
ره به امیدم مده عرفی که بی باکم بسی
من صلاح خویش دانم، ترسناکم بهتر است
هوش مصنوعی: به من راه نده به امید اینکه بتوانم به آرامش برسم، زیرا بدون نگرانی، بهتر میدانم که چه چیزی برای خودم مناسب است و ترس از ناشناختهها برایم بهتر خواهد بود.