غزل شمارهٔ ۵۲۵
بوستان پژمرده گردد، از دل ناشاد من
یاسمن را خنده بر لب سوزد از فریاد من
باغبان عشق می گوید که خاکستر شود
شانهٔ باد صبا در طرهٔ شمشاد من
گفتم آیین مغان پر ذوق بر باز آمدن
عشق گفت آیین مجنون من و فرهاد من
کفر نی، اسلام نی، اسلام کفر آمیز نی
حکمت ایزد ندانم چیست در ایجاد من
صد بت از هر ذره نشناسی و ماند مایه ای
گر کنی ای برهمن گلگشت کفر آباد من
عرفی از من گر ملولی سعی در خونم مکن
سیل غم را التفاتی نیست با بنیاد من
غزل شمارهٔ ۵۲۴: میرم ز هجر و گویم، یا رب به حسرت منغزل شمارهٔ ۵۲۶: نام حسنت چون برم، بر آسمان آید گران
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوستان پژمرده گردد، از دل ناشاد من
یاسمن را خنده بر لب سوزد از فریاد من
هوش مصنوعی: وقتی دل من شاد نیست، گلها و باغها پژمرده میشوند و گل یاسمن هم به خاطر درد و غم من، نمیتواند بخندد.
باغبان عشق می گوید که خاکستر شود
شانهٔ باد صبا در طرهٔ شمشاد من
هوش مصنوعی: باغبان عشق میگوید که بگذار باد ملایم به قدری عاشقانه و لطیف بوزد که حتی شانههای او هم تبدیل به خاکستر شود و در میان موهای من بیفتد.
گفتم آیین مغان پر ذوق بر باز آمدن
عشق گفت آیین مجنون من و فرهاد من
هوش مصنوعی: گفتم که روشهای زرتشتیان پر از شور و اشتیاق است و عشق دوباره به سراغ من آمده است. پاسخ داد که من مانند مجنون و فرهاد، عاشق هستم.
کفر نی، اسلام نی، اسلام کفر آمیز نی
حکمت ایزد ندانم چیست در ایجاد من
هوش مصنوعی: نه به کفر تعلق دارم و نه به اسلام، و اسلام نیز برای من جوهر کفر نیست. نمیدانم حکمت خداوند در خلقت من چیست.
صد بت از هر ذره نشناسی و ماند مایه ای
گر کنی ای برهمن گلگشت کفر آباد من
هوش مصنوعی: اگر از هر ذره، صد بتی را نشناسی و نگرانی خود را دور کنی، میتوانی به حقیقتی عمیق و زیبا دست یابی، ای برهمن، در دنیای کفر و بیاعتقادی من.
عرفی از من گر ملولی سعی در خونم مکن
سیل غم را التفاتی نیست با بنیاد من
هوش مصنوعی: اگر از من ناراضی هستی، لطفاً به من آسیب نرسان، زیرا غم و اندوه من بهحدی زیاد است که هیچوقت به عمق وجود من رسیدگی نمیکند.