غزل شمارهٔ ۵۲۳
خوش در خور است، حسرت تو با گریستن
بی یاد تو حلال مبادا گریستن
بی گریه دوستدار تو آرام گیر نیست
یا کاو کاو دیده و دل یا گریستن
گویی که یاد می کنمت گه گهی، ولی
بیهوده نیست در دل شب ها گریستن
نازم به غمزهٔ تو که یک گام کرده است
صد ساله ره ز دیدهٔ من تا گریستن
من خود کی ام که گریه به حالم کنی، ولی
می زیبدت به نرگس شهلا گریستن
گر کام دل ز گریه میسر شود، ز دوست
صد سال می توان به تمنا گریستن
عرفی حریف دیدهٔ تر نیستی، ولی
بسیار گریه آورد این نا گریستن
غزل شمارهٔ ۵۲۲: دلا رنجی ببر، کز دردمندان می توان بودنغزل شمارهٔ ۵۲۴: میرم ز هجر و گویم، یا رب به حسرت من
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوش در خور است، حسرت تو با گریستن
بی یاد تو حلال مبادا گریستن
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که حسرت تو را با哭 کردن نشان میدهد؛ ولی بدون یاد تو، این گریستن هرگز نباید مجاز باشد.
بی گریه دوستدار تو آرام گیر نیست
یا کاو کاو دیده و دل یا گریستن
هوش مصنوعی: دوستدار تو هرگز آرامش ندارد مگر آنکه یا به دل و دیدهاش نگاهی بیندازد یا این که اشک بریزد.
گویی که یاد می کنمت گه گهی، ولی
بیهوده نیست در دل شب ها گریستن
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که گاهی به یاد تو میافتم، اما با این حال اشک ریختن در دل شبها بیدلیل نیست.
نازم به غمزهٔ تو که یک گام کرده است
صد ساله ره ز دیدهٔ من تا گریستن
هوش مصنوعی: من به زیبایی و دلربایی تو افتخار میکنم، زیرا تنها با یک نگاه کوچک تو، برای من مانند این است که صد سال را در مسیر اشک و غم پشت سر گذاشتهام.
من خود کی ام که گریه به حالم کنی، ولی
می زیبدت به نرگس شهلا گریستن
هوش مصنوعی: من کیستم که تو به خاطر من اشک بریزی، اما برای چشمان زیبایت شایسته است که بگرید.
گر کام دل ز گریه میسر شود، ز دوست
صد سال می توان به تمنا گریستن
هوش مصنوعی: اگر بتوانی به آرزوی دل از طریق گریه دست پیدا کنی، میتوان به خاطر دوست، صد سال به خاطر خواستهها گریه کرد.
عرفی حریف دیدهٔ تر نیستی، ولی
بسیار گریه آورد این نا گریستن
هوش مصنوعی: تو به چشمان اشکی من توجهی نداری، اما غم و اندوه به قدری عمیق است که حتی عدم گریهام هم نشان از درد دل و رنج من دارد.