گنجور

غزل شمارهٔ ۵۲۰

به چه رو به جلوه آید، طلب نیازمندان
نه دل نیاز خرم، نه لب امید خندان
گله از تهی کمندی، نه روا بود، همین بس
که غزال ما نیفتد به کمند صید بندان
چه کند زبون شکاری، ز چنین شکارگاهی
که خم کمند بوسد، لب عنبرین کمندان
چه گمان باطل است این، که بود عزیز صیدی
که به عجز بسته گردد، به کمند ارجمندان
به کرشمه ای بنازم که ز باد دامن او
زده موج زهر آفت، به گلوی نوشخندان
چه دل است، آه از آن دل، که ز حسن و عشق، در وی
نه علامتی ز ناخن، نه جراحتی ز دندان
نه چنان بتاز عرفی، که رود عنان ز دستت
تو هم این حدیث می گوی، به سبک عنان سمندان

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به چه رو به جلوه آید، طلب نیازمندان
نه دل نیاز خرم، نه لب امید خندان
هوش مصنوعی: به چه دلی باید گردش کند، در حالی که دل نیازمندان شاد نیست و لب امیدشان هم لبخند نمی‌زند؟
گله از تهی کمندی، نه روا بود، همین بس
که غزال ما نیفتد به کمند صید بندان
هوش مصنوعی: ناراحتی از اینکه کسی خالی‌دست است، درست نیست. کافی است که غزال ما در دام صیادان گرفتار نشود.
چه کند زبون شکاری، ز چنین شکارگاهی
که خم کمند بوسد، لب عنبرین کمندان
هوش مصنوعی: زبان یک شکارچی چه می‌تواند بگوید دربارهٔ مکانی این‌گونه که خم کمند به لب‌های خوشبویش بوسه می‌زند؟
چه گمان باطل است این، که بود عزیز صیدی
که به عجز بسته گردد، به کمند ارجمندان
هوش مصنوعی: باور نکنید که این تصور درست است که فردی که به زبونی و ناتوانی افتاده، می‌تواند به عنوان شخصی محترم و ارزشمند در دستان دیگران قرار گیرد.
به کرشمه ای بنازم که ز باد دامن او
زده موج زهر آفت، به گلوی نوشخندان
هوش مصنوعی: به زیبایی و دلربایی کسی افتخار می‌کنم که با حرکاتش، اثراتی همچون نوسانات ناشی از وزش باد را به وجود می‌آورد و این زیبایی، مانند خنده‌ای شیرین و دل‌نشین است.
چه دل است، آه از آن دل، که ز حسن و عشق، در وی
نه علامتی ز ناخن، نه جراحتی ز دندان
هوش مصنوعی: دل چه دل غم‌انگیزی است! افسوس به حال آن دل که نه نشانه‌ای از زیبایی و عشق در آن دیده می‌شود، نه اثری از زخم دندان یا ناخن.
نه چنان بتاز عرفی، که رود عنان ز دستت
تو هم این حدیث می گوی، به سبک عنان سمندان
هوش مصنوعی: زیاده خودت را خسته نکن و با شتاب نرو که کنترل را از دست می‌دهی. تو هم همین داستان را بگو و به آرامی مانند یک اسب، راندن را ادامه بده.