غزل شمارهٔ ۵۱۳
در آتش آمدیم و فعانی نداشتیم
بودیم شمع شوق و زبانی نداشتیم
صد شیوه یافتیم ز معشوق روز وصل
وز بهر نیم شیوه بیانی نداشتیم
صد ره به دیر و کعبه قدم رفت و هیچ گاه
دستی نیافتیم و عنانی نداشتیم
در شیشه کاو کاو بسی عرض کرد، لیک
در شیشه ناشکسته فغانی نداشتیم
دایم زدیم غوطه در آتش برای خلق
در هیچ کس به مهر گمانی نداشتیم
میلی نداشتیم به سودای کس، ولی
در هیچ شهر نرخ گرانی نداشتیم
عرفی بنافت پنجهٔ ما جور بخت پیر
شکر خدا که بخت جوانی نداشتیم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در آتش آمدیم و فعانی نداشتیم
بودیم شمع شوق و زبانی نداشتیم
هوش مصنوعی: ما در آتش عشق آمدیم و هیچ دفاعی نداشتیم. مثل شمعی بودیم که پر از شور و اشتیاق بود اما جوهر کلامی نداشتیم.
صد شیوه یافتیم ز معشوق روز وصل
وز بهر نیم شیوه بیانی نداشتیم
هوش مصنوعی: ما در روز وصال معشوق، راهها و روشهای زیادی را پیدا کردیم، اما برای بیان احساساتمان در نیمروز، هیچ راهی نداشتیم.
صد ره به دیر و کعبه قدم رفت و هیچ گاه
دستی نیافتیم و عنانی نداشتیم
هوش مصنوعی: صد بار به مکانهای مقدس و جاهای باارزش رفتیم، اما هرگز به هدفی نرسیدیم و کنترلی بر خود نداشتیم.
در شیشه کاو کاو بسی عرض کرد، لیک
در شیشه ناشکسته فغانی نداشتیم
هوش مصنوعی: در این دنیا با وجود اینکه ما به دنبال بیان احساسات و مشکلات خود هستیم، اما در نهایت نمیتوانیم به طور کامل حس خود را در قالب کلمات منتقل کنیم. در حقیقت، وقتی شیشهای نشکند، صدایی از خود برنمیآورد و نشاندهندهی شکست یا ناتوانی در بیان نیست.
دایم زدیم غوطه در آتش برای خلق
در هیچ کس به مهر گمانی نداشتیم
هوش مصنوعی: ما همیشه برای دیگران سختی کشیدیم و در دل هیچکس به خوبی و محبت شک نداشتیم.
میلی نداشتیم به سودای کس، ولی
در هیچ شهر نرخ گرانی نداشتیم
هوش مصنوعی: ما هیچ وقت علاقهای به آرزو و خواسته دیگران نداشتیم، اما در هیچ کجای شهر، قیمت کالاها به اندازهای بالا نبود که بتوانیم جایی را پیدا کنیم که قیمتها گران باشد.
عرفی بنافت پنجهٔ ما جور بخت پیر
شکر خدا که بخت جوانی نداشتیم
هوش مصنوعی: زندگی ما تحت تاثیر دست سرنوشت قرار گرفته است و خوشحالیم که جوانیمان با اقبال خوبی همراه نبوده است.