گنجور

غزل شمارهٔ ۵۱۲

باز می خواهم که شوخ دل ربایی خوش کنم
وز برای چهره سودن، خاک پایی خوش کنم
باز می خواهم که چون بلبل ز شوق نو گلی
از ترنم های درد افزا نوایی خوش کنم
باز می خواهم که دل در دست و جان در آستین
در میان دلبران افتم، بلایی خوش کنم
باز می خواهم که بنشینم به راه وعده ای
خاطر خود را به هر آواز پایی خوش کنم
باز می خواهم که در راه وفا یک دل شوم
تا به کی هر دم دل خود را ز جایی خوش کنم
باز می خواهم که بر خیزم ز بزم عافیت
همچو عرفی گوشهٔ محنت سرایی خوش کنم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز می خواهم که شوخ دل ربایی خوش کنم
وز برای چهره سودن، خاک پایی خوش کنم
هوش مصنوعی: من دوباره می‌خواهم که تو با دل شاداب خود مرا خوشحال کنی و از طرفی، برای زیبایی چهره‌ات، به تو خدمت کنم و خوشحالی و آرامش بیاورم.
باز می خواهم که چون بلبل ز شوق نو گلی
از ترنم های درد افزا نوایی خوش کنم
هوش مصنوعی: می‌خواهم دوباره با شور و شوقی فراوان مانند بلبل، به خاطر زیبایی گل تازه‌ای، آهنگی دل‌انگیز از نغمه‌های غم‌انگیز بسازم.
باز می خواهم که دل در دست و جان در آستین
در میان دلبران افتم، بلایی خوش کنم
هوش مصنوعی: من دوباره می‌خواهم که با دل و جان در میان محبوبان قرار بگیرم و خوشی‌های زیادی به وجود آورم.
باز می خواهم که بنشینم به راه وعده ای
خاطر خود را به هر آواز پایی خوش کنم
هوش مصنوعی: می‌خواهم دوباره در جایی که به او وعده داده‌ام بنشینم و با هر صوت و صدای قدمی، دل خود را شاد و خوشحال کنم.
باز می خواهم که در راه وفا یک دل شوم
تا به کی هر دم دل خود را ز جایی خوش کنم
هوش مصنوعی: می‌خواهم دوباره در مسیری که به وفا می‌انجامد، یک دل و یک نظر شوم. تا کی باید هر لحظه دل خود را از جایی خوشحال کنم؟
باز می خواهم که بر خیزم ز بزم عافیت
همچو عرفی گوشهٔ محنت سرایی خوش کنم
هوش مصنوعی: باز می‌خواهم که از شادی و آسایش جدا شوم و مانند عرفی، در گوشه‌ای از درد و رنج، به کسب آرامش بپردازم.