گنجور

غزل شمارهٔ ۵۱۰

به لب داغ چو با خنده به مرهم زده ایم
طعن شادی به دل سوخته از غم زده ایم
دل به رسوایی ما خوش مکن ای عشق که ما
طبل ناموس تو بر بام دو عالم زده ایم
بزم مقصود بچینید کز آشوب جنون
صد ره این بزم فروچیده و برهم زده ایم
برو ای غیر که خاموش لبان می دانند
که بر این رشته گره بهر که محکم زده ایم
مژده ای زخم که ناموس کلیدش گم کرد
قفل الماس که ما بر در مرهم زده ایم
عرفی از بادهٔ غم نشإ ی شادی مطلب
این نه جامی است که در انجمن جم زده ایم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به لب داغ چو با خنده به مرهم زده ایم
طعن شادی به دل سوخته از غم زده ایم
هوش مصنوعی: ما با لب خندان، به درد دل خود مرهم می‌زنیم، در حالی که به دل سوخته و غمگین، طعنه شادی می‌زنیم.
دل به رسوایی ما خوش مکن ای عشق که ما
طبل ناموس تو بر بام دو عالم زده ایم
هوش مصنوعی: ای عشق، به دل خود خوش نکن که ما رسوایی‌مان را در پیش همه دنیا به نمایش گذاشته‌ایم و بی‌رحمانه ناموس تو را فریاد زده‌ایم.
بزم مقصود بچینید کز آشوب جنون
صد ره این بزم فروچیده و برهم زده ایم
هوش مصنوعی: محفل و مانوس بودن با حقیقت را آماده کنید، چون که از شدت دیوانگی، بارها این محفل را به هم ریخته و فروپاشیده‌ایم.
برو ای غیر که خاموش لبان می دانند
که بر این رشته گره بهر که محکم زده ایم
هوش مصنوعی: برو ای غریبه که ساکت بودن دهان‌ها را می‌فهمند، ما در این مساله گره‌ای را محکم زده‌ایم.
مژده ای زخم که ناموس کلیدش گم کرد
قفل الماس که ما بر در مرهم زده ایم
هوش مصنوعی: خبر خوش این است که زخم ما اکنون در حال بهبود است، چرا که بر درِ آن زخم دارویی را قرار داده‌ایم که به مانند قفل الماس، محکم و تاثیرگذار است.
عرفی از بادهٔ غم نشإ ی شادی مطلب
این نه جامی است که در انجمن جم زده ایم
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شادی و سرور واقعی را نمی‌توان از نوشیدن شراب غمگینی به دست آورد. در واقع، آنچه که ما در جمع دوستان و در میخانه‌ها تجربه می‌کنیم، تنها یک توهم و ظاهرسازی است و به عمق شادی واقعی نمی‌رسد.