گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۶

بردیم ز کویش، دم سردی و گذشتیم
سودیم بر آن در، رخ زردی و گذشتیم
یاران بستادند که این جلوه گه کیست
ما سرمه گرفتیم ز گردی و گذشتیم
هر گه که ره ما به یکی راه رو افتاد
دیدیم چو خود، یکی بیهده گردی و گذشتیم
چون باد صبا، روی به هر سو که نهادیم
چیدیم غبار ره مردی و گذشتیم
آن در که پای دل ما داشت به زنجیر
گفتیم به دیوانهٔ فردی و گذشتیم
هر گه که گذار من و عرفی به هم افتاد
دادیم به هم تحفهٔ دردی و گذشتیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بردیم ز کویش، دم سردی و گذشتیم
سودیم بر آن در، رخ زردی و گذشتیم
هوش مصنوعی: از کوی او با حسرت و دلی سرد و غمگین گذر کردیم، و وقتی که به در او رسیدیم، با چهره‌ای پژمرده و ناراحت از آنجا گذشتیم.
یاران بستادند که این جلوه گه کیست
ما سرمه گرفتیم ز گردی و گذشتیم
هوش مصنوعی: دوستان از من پرسیدند که این مکان چه کسی است که در آن حضور دارد. ما از غبار و مشکلات عبور کردیم و به سوی آن شخص رفتیم.
هر گه که ره ما به یکی راه رو افتاد
دیدیم چو خود، یکی بیهده گردی و گذشتیم
هوش مصنوعی: هر بار که به یکی از مسیرها رسیدیم، متوجه شدیم که مانند خودمان، فردی بی‌هدف و بی‌مقصد در حال گذر است و ما از کنارش عبور کردیم.
چون باد صبا، روی به هر سو که نهادیم
چیدیم غبار ره مردی و گذشتیم
هوش مصنوعی: مانند نسیم صبحگاهی، به هر طرف که رفتیم، غبار راه مردان را برداشتیم و عبور کردیم.
آن در که پای دل ما داشت به زنجیر
گفتیم به دیوانهٔ فردی و گذشتیم
هوش مصنوعی: در مورد شخصی که قلب ما را به خودش وابسته کرده بود، به کسی که دیوانه‌وار عاشق فردی است، گفتیم و از کنار آن رد شدیم.
هر گه که گذار من و عرفی به هم افتاد
دادیم به هم تحفهٔ دردی و گذشتیم
هوش مصنوعی: هر بار که من و عرفی به هم می‌رسیدیم، به یکدیگر درد و رنجی را هدیه می‌دادیم و سپس از هم جدا می‌شدیم.

حاشیه ها

1399/07/04 22:10
علی

وزن مصرع دوم بیت سوم ایراد داره همچنین بیت پنجم...
مصرع دوم بیت چهارم وردی به جای مردی در بعضی جاها نوشته شده