غزل شمارهٔ ۵۰۴
چند چو جو خوری، در پی آبرو روم
زهر ز امتحان خورم، در پی آرزو روم
شوق سرِ بریده را، بر سر دار می برد
این سر و صد سر دگر، بازم و رو به رو روم
دست به دست می روم، همره لشکر جنون
تا به کدام دشت خون، پا نهم و فروروم
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند چو جو خوری، در پی آبرو روم
زهر ز امتحان خورم، در پی آرزو روم
هوش مصنوعی: گاهی برای حفظ آبرو و حیثیت خود، باید سختیها و چالشها را تحمل کنم و زهر تلخ تجربیات دشوار را بچشم تا به آرزوهایم برسم.
شوق سرِ بریده را، بر سر دار می برد
این سر و صد سر دگر، بازم و رو به رو روم
هوش مصنوعی: شوق و عشق به چیزی باعث میشود که حتی در سختترین شرایط هم انسان به جلو برود و ادامه دهد. حتی اگر بخشی از وجودش آسیب دیده باشد، او همچنان با امید و شوق رو به جلو حرکت میکند و به چالشها پاسخ میدهد.
دست به دست می روم، همره لشکر جنون
تا به کدام دشت خون، پا نهم و فروروم
هوش مصنوعی: در مسیر عاشقانه و پرتنش زندگی، با جمعی از شوریدگان همراه میشوم و در فکر این هستم که به کدام سرزمین پرخون پا برسانم و در آن غرق شوم.