گنجور

غزل شمارهٔ ۴۸

لب فروبستن ناصح گرهی بر باد است
صد ره این بست و گشادم بر یاد است
گل حسن تو بود در همه جا فصل بهار
بلبل باغ نوا از همه غم آزاد است
آدمی را ز همه چیز نفس منتخب است
در نفس منتخب آن است که با فریاد است
عرفی ار توبه ز می کرد نماند محجوب
توبه ی رند خرابات شکست آباد است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لب فروبستن ناصح گرهی بر باد است
صد ره این بست و گشادم بر یاد است
هوش مصنوعی: سکوت کردن مشاور و نصیحت‌کننده هیچ فایده‌ای ندارد، زیرا به اندازه کافی تلاش شده و من به یاد آن‌ها باز هم راه‌های جدیدی را گشوده‌ام.
گل حسن تو بود در همه جا فصل بهار
بلبل باغ نوا از همه غم آزاد است
هوش مصنوعی: گل زیبای تو در هر مکانی نماد بهار است و بلبل باغ از خوشحالی و زیبایی زندگیش، از همه غم‌ها آزاد و بی‌غم است.
آدمی را ز همه چیز نفس منتخب است
در نفس منتخب آن است که با فریاد است
هوش مصنوعی: انسان در بین تمام چیزها، نفس خود را برمی‌گزیند و در این نفس، آن چیزی که به وضوح نمایان است، فریاد و صدای اوست.
عرفی ار توبه ز می کرد نماند محجوب
توبه ی رند خرابات شکست آباد است
هوش مصنوعی: اگر کسی از نوشیدن شراب توبه کند، دیگر نخواهد توانست از آن لذت ببرد. اما توبه‌ی رند و شوریده‌حال در میخانه، نتیجه‌ای مثبت و سازنده دارد و به بنای دوباره زندگی‌اش کمک می‌کند.

حاشیه ها

1400/12/23 19:02
نازنین

مصراع دوم بیت اول درست به نظر نمی‌رسد. 

1402/10/15 22:01
علیرضا بدیع

مصراع دوم را اصلاح فرمایید.