غزل شمارهٔ ۴۹
تا کوکبه ی رحمت جاوید بلند است
بخت طلب و طالع امید بلند است
آوازه ی رندی به جهان پست نگردد
تا زمزمه ی جام ز جمشید بلند است
ما گلخنی یان بس که ز بد نامی راحت
از سایه نشینان گل بید بلند است
چون شیونی یان همدمی ما نگرفتند
از محفل ما نغمه ی ناهید بلند است
عرفی خبر از جلوه ی معشوق ندارد
با ذره بگویند که خورشید بلند است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا کوکبه ی رحمت جاوید بلند است
بخت طلب و طالع امید بلند است
هوش مصنوعی: تا زمانی که نعمت و رحمت الهی همواره در دسترس است، شانس و امید برای طلب و آرزوهای انسان نیز بالا و مهیاست.
آوازه ی رندی به جهان پست نگردد
تا زمزمه ی جام ز جمشید بلند است
هوش مصنوعی: شهرت و آوازهی انسانهای رند و آزاداندیش هرگز به پایین نمیآید و از بین نمیرود، تا زمانی که یاد و نام جام جمشید و رازهای آن در یادها باقی است.
ما گلخنی یان بس که ز بد نامی راحت
از سایه نشینان گل بید بلند است
هوش مصنوعی: ما در جایی زندگی میکنیم که به خاطر بدنامی و ناملایمات، حتی از سایه بودن در کنار گلهای زیبا هم راحتیم.
چون شیونی یان همدمی ما نگرفتند
از محفل ما نغمه ی ناهید بلند است
هوش مصنوعی: وقتی که همدم ما را ترک کردند و صدای شیون در جمع ما بلند شد، نغمهای همچون آهنگ ناهید در فضا پراکنده است.
عرفی خبر از جلوه ی معشوق ندارد
با ذره بگویند که خورشید بلند است
هوش مصنوعی: عرفی میگوید که او از زیبایی معشوقش بیخبر است، و انگار فقط با یک ذره میخواهند به او بگویند که خورشید در آسمان بلند و بزرگ است.