غزل شمارهٔ ۴۶۶
چند بر بستر از آن چشم فسون ساز افتم
تکیه بر بالش و بستر کنم و باز افتم
پاسم ای شمع چه داری، نیم آن پروانه
که اگر بال بسوزند، ز پرواز افتم
بای شهباز سلامت بگشایید که من
نی ام آن مرغ که در چنگل شهباز افتم
حیرت از بس که عنان تاب الم شد، بیم است
که ز انجام ره عشق به آغاز افتم
گفت و گوییست، بنازم به لب خاموشی
که اگر لب بگشایم ز سخن باز افتم
عرفی آرام مجو از دلم، آن رفت که من
از بر تکیه گه عیش به صد ناز افتم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند بر بستر از آن چشم فسون ساز افتم
تکیه بر بالش و بستر کنم و باز افتم
هوش مصنوعی: چند بار بر روی بستر در کنار آن چشم جذاب استراحت میکنم، به بالش تکیه میزنم و دوباره میخوابم.
پاسم ای شمع چه داری، نیم آن پروانه
که اگر بال بسوزند، ز پرواز افتم
هوش مصنوعی: ای شمع، به من بگو چه نشانهای داری؟ نیمی از پروانهای که اگر بالهایش بسوزند، من از پرواز باز میمانم.
بای شهباز سلامت بگشایید که من
نی ام آن مرغ که در چنگل شهباز افتم
هوش مصنوعی: باز سلامتی خود را باز کنید، چون من آن پرندهای نیستم که در چنگال باز بیفتم.
حیرت از بس که عنان تاب الم شد، بیم است
که ز انجام ره عشق به آغاز افتم
هوش مصنوعی: شگفتزده شدهام از شدت شور و عشق، نگرانم که به جای رسیدن به مقصد، از همان ابتدا دلسرد شوم.
گفت و گوییست، بنازم به لب خاموشی
که اگر لب بگشایم ز سخن باز افتم
هوش مصنوعی: این سخن نشاندهندهی ارزش سکوت و خاموشی است. گویا اگر در این حالت بمانم، بهتر است؛ زیرا اگر چیزی بگویم، ممکن است دچار مشکل یا سردرگمی شوم. این بیان تأکید دارد بر اینکه گاهی اوقات سکوت از گفتار بهتر است و ممکن است حرف زدن به عواقب ناپسندی منجر شود.
عرفی آرام مجو از دلم، آن رفت که من
از بر تکیه گه عیش به صد ناز افتم
هوش مصنوعی: عزیزم، به دنبال آرامش نباش، به خاطر این که آن کسی که همیشه به یادش بودم و در کنار او لحظات خوشی را تجربه کردم، دیگر در کنار من نیست.