گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸

نوش دارو نشأیِ عّلت نهد در جان ما
در خمار معجز افتد عیسی از درمان ما
آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن
صد شب یلداست در هر گوشهٔ زندان ما
ما خجل اما سخن در صنعت مشاطه است
گر نمود کفر دارد شاهد ایمان ما
زخم ها برداشتیم و فتح ها کردیم، لیک
هرگز از خون کسی رنگین نشد میدان ما
چشم اگر باز است و گر پوشیده از هم نگسلد
آمد و رفت نظر در دیدهٔ حیران ما
نی ز عصمت پاک دامانیم کز ناموس و ننگ
می‌کند آلودگی پرهیز از دامان ما
معنی روشن برون می‌جوشدم عرفی ز دل
در سیاهی می‌نگنجد چشمهٔ حیوان ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نوش دارو نشأیِ عّلت نهد در جان ما
در خمار معجز افتد عیسی از درمان ما
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی اشاره شده است که مشکل و درد ما نیازمند دارویی است که جان ما را نجات دهد. در حالت گیجی و سردرگمی، معجزه‌ای چون عیسی (مسیح) می‌تواند به ما یاری رساند و ما را از این وضعیت رها کند.
آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن
صد شب یلداست در هر گوشهٔ زندان ما
هوش مصنوعی: شمع در این جا نماد زندگی و نور است و به آبرو و ارزش آن اشاره می‌کند. این جمله به این معناست که در شرایط سخت و تاریکی، هرگز نمی‌توان به راحتی آبروی چیزی را از بین برد. حتی اگر شب‌های زیادی در زندان بگذرد، ارزش و زیبایی وجود شمع همچنان باقی خواهد ماند و نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
ما خجل اما سخن در صنعت مشاطه است
گر نمود کفر دارد شاهد ایمان ما
هوش مصنوعی: ما به خاطر هنر مشاطه‌گری خجالت‌زده‌ایم، اما اگر زبان به سخن بگشاییم، می‌دانیم که زیبایی شاهدان ما مخالف با ایمان ماست.
زخم ها برداشتیم و فتح ها کردیم، لیک
هرگز از خون کسی رنگین نشد میدان ما
هوش مصنوعی: ما زخم‌های زیادی را متحمل شدیم و پیروزی‌های زیادی به دست آوردیم، اما هرگز میدان ما به خاطر خون کسی آلوده نشد.
چشم اگر باز است و گر پوشیده از هم نگسلد
آمد و رفت نظر در دیدهٔ حیران ما
هوش مصنوعی: اگر چشم باز باشد یا حتی بسته، ارتباط نگاه ما و رفت و آمد آن در دیده حیران ما هیچگاه قطع نخواهد شد.
نی ز عصمت پاک دامانیم کز ناموس و ننگ
می‌کند آلودگی پرهیز از دامان ما
هوش مصنوعی: ما از آنجا که پاکدامن و معصوم هستیم، هیچ آلودگی از ناموس و ننگ به ما نمی‌چسبد و از این امور دوری می‌کنیم.
معنی روشن برون می‌جوشدم عرفی ز دل
در سیاهی می‌نگنجد چشمهٔ حیوان ما
هوش مصنوعی: در دل من، احساسات و افکار روشنی وجود دارد که نمی‌تواند در تاریکی پنهان بماند. همانند چشمه‌ای که زلال است و نمی‌تواند در ظلمات محو شود.

حاشیه ها

1397/09/23 21:11
یکی بودم

سلام وزن شعر اشتباه درج شده
وزن این شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن