گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴

تحفهٔ مرهم نگیرد سینهٔ افکار ما
سایهٔ گل برنتابد گوشهٔ دستار ما
باعثی دارد رواج، سبحه کو، تزویر کو
تا ببندد صد گره بر رشتهٔ زنار ما
ما لب آلوده بهر توبه بگشاییم، لیک
بانگ عصیان می‌زند ناقوس استغفار ما
آتش‌افروز تب هجریم و هرگز کس ندید
جوش تبخال شفاعت بر لب زنهار ما
مرحبا ای چاره، آسان می‌گشایی کار خلق
ناخنی بس تیز داری رخنه‌ای در کار ما
ساکن میخانهٔ ما باش عرفی زان که نیست
چشمهٔ نور و صفا در سایهٔ دیوار ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تحفهٔ مرهم نگیرد سینهٔ افکار ما
سایهٔ گل برنتابد گوشهٔ دستار ما
هوش مصنوعی: هدیه‌ای که دردهای درون ما را تسکین ندهد، مانند سایهٔ گل بر روی گوشهٔ کلاه ما اثر نخواهد گذاشت.
باعثی دارد رواج، سبحه کو، تزویر کو
تا ببندد صد گره بر رشتهٔ زنار ما
هوش مصنوعی: سبب‌ها و عواملی وجود دارد که موجب گسترش می‌شوند، اما کجاست آن دروغ و تزویر که بتواند صدها مشکل و گره را بر زندگی ما ببندد؟
ما لب آلوده بهر توبه بگشاییم، لیک
بانگ عصیان می‌زند ناقوس استغفار ما
هوش مصنوعی: ما برای توبه و بازگشت به سوی خدا زبان به دعا و پشیمانی می‌گشاییم، اما به رغم این، نداهای نافرمانی و گناه هنوز در وجود ما به گوش می‌رسد.
آتش‌افروز تب هجریم و هرگز کس ندید
جوش تبخال شفاعت بر لب زنهار ما
هوش مصنوعی: من آتش‌افروز درد هجرت هستم و هیچ‌کس تا به حال جوش و التهابی را که بر لبانم نشانه شفاعت است، ندیده است. پس ایستی!
مرحبا ای چاره، آسان می‌گشایی کار خلق
ناخنی بس تیز داری رخنه‌ای در کار ما
هوش مصنوعی: سلام و درود بر تو ای راه‌حل، تو به راحتی مشکلات مردم را حل می‌کنی. تو سلاحی بسیار تیز در دست داری و به راحتی به کارهای ما نفوذ می‌کنی.
ساکن میخانهٔ ما باش عرفی زان که نیست
چشمهٔ نور و صفا در سایهٔ دیوار ما
هوش مصنوعی: در میخانهٔ ما بمان، زیرا در سایهٔ دیوار ما چیزی از نور و پاکی وجود ندارد.