گنجور

شمارهٔ ۵۰ - در منقبت حضرت ختمی مرتبت (ص)

ای مرا بر زشتی اعمال ، نومیدی گواه
دورم از حسن عمل چون رو سپیدی از گناه
صورت امید می بینم چو آب موج زن
بسکه میگردد زشرمم رعشه در نور نگاه
گر بصورت کاه را گویم که همرنگ منی
کهربا چون مردم چشم بتان گردد سیاه
میل فعل زشت را با طبع من آمیزش است
وین شبیه ربط کفر است و مکافات اله
ور بعصیان در نمی آمیزم از بی قوتی است
وین بعینه چون حریص شهوتست و ضعف باه
ای که داری نامه اعمال را از فعل زشت
چون مصیبت خانه عاشق زدود دل سیاه
چهره را از آب یاقوت ندامت بر فروز
چون گل روی دل آرایان ز تاثیر نگاه
در نگاه شاهد معنی عالم غوطه زن
تا بجولانگاه صورت بسته ای دام نگاه
مرحبا نیک آمدی ای یأس تا بیرون دهم
گریه گرمی که شوید تیرگی را از گناه
هان سمند آهسته ران ای گمره ناهوشمند
منحرف میتازی و مستی و تاریکست راه
حبذا ای نوبهار عجز کز تأثیر تو
معصیت را میدهد آمرزش از طرف کلاه
میتوان کردن تلافی عمر ضایع کرده را
گر زنو برگ گیاه تازه گردد برگ کاه
شاهد معنی عیان و ما بصورت ملتفت
ای درون جهل ما چون روی نادانی سیاه
بسکه بی تأثیر ضایع گشت در دیر مجاز
گریه های تلخ شام و ناله های صبحگاه
بعد از این در معبدی نالم که بی منت نهد
گوهر کام ابد در دامن تأثیر آه
حالتی یابم که از تکفیر من کافر شوند
گر تراود از زبانم لیس فی دلقی سواه
مقصدت دور است عرفی گرباین ره میروی
کام همت را روائی باید از امداد شاه
قهرمان عرش مسند داور امی لقب
صورتش مرات معنی معنیش صنع اله
گر محیط رای او بر چرخ گردد موج زن
دامن موجش بروید چشمه خورشید و ماه
در شب معراج کان یکتای بی شبه و نظیر
جامه صورت زروش افکنده در آرامگاه
زان کسی محرم نبود اندر حریم ایزدی
تابود و هم غلط بین در امان از اشتباه
ای زروی نسبت ذاتت ولایت را شرف
وی بزیر سایه جاهت نبوت راپناه
سایه یزدانی و انوار سیمایت دلیل
داور کونینی و انواع احسانت سپاه
دست حفظت بهر چابک خیزی و بربستگی
بر میان شعله بر بندد تطاق از برگ کاه
شاخ شاخ و برگ برگش تازه بر هم ریختند
تاز باغ همتت خواندیم طوبی را گیاه
شاهد عدلت بدست خلق در ایوان دهر
سنبل ریحان فشاند فتنه را در خوابگاه
بسکه دست رحمتت آرایش هر چهره کرد
عشق میورزد بحسن یأس و امید اشتباه
توشه گیر انتفاع از ریزش جود ، توجود
خوشه چین ارتفاع از مزرع جاه تو جاه
از خیال هیبتت اندیشه میرد در ضمیر
وزنشان آستانت سجده رقصد در جباه
با ازل گوید ابد کین نا امید از ساحل است
کر کند در بحر علمت گوهر اول شناه
ای که از احوالم آگاهی مهل اینسان مرا
همچو سعیم در حصول طاعت و عفت تباه
می تراود آب شور از تیره بختم گر کسی
تا ابد در ساحت تحت الثری میکند چاه
سینه مد الف بشکافد و بیرون جهد
چون در اثنای پریشانی نویسم تیر آه
یوسف نفس مرا زآسیب اخوان دوردار
کین حسودان مروت سوز با این بیگناه
با فریب غول همزادند در راه سلوک
بافساد گرگ انبازند در نزدیک چاه
تا اسیران محبت را بجولانگاه دوست
احتمال سجده کردن مضمر است اندر جباه
احتمال رو سپیدی دور باد از آنکه او
جز به درگاه تو ساید چهره در عذر گناه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: الف. رسته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مرا بر زشتی اعمال ، نومیدی گواه
دورم از حسن عمل چون رو سپیدی از گناه
هوش مصنوعی: من به خاطر زشتکاری‌هایم ناامید شده‌ام، و دوری‌ام از کارهای نیک را گواهی بر این می‌دانم. درست مانند اینکه وقتی از گناه دور می‌شوم، چهره‌ام روشن می‌شود.
صورت امید می بینم چو آب موج زن
بسکه میگردد زشرمم رعشه در نور نگاه
هوش مصنوعی: چهره امید را می‌بینم که مانند آب در حال حرکت است. آن‌قدر از شرم می‌لرزم که نوری را که از نگاه است، احساس می‌کنم.
گر بصورت کاه را گویم که همرنگ منی
کهربا چون مردم چشم بتان گردد سیاه
هوش مصنوعی: اگر به کاه بگویم که تو هم‌رنگ من هستی، همانند کهربا، چشمان مردم به مانند آن سیاه خواهد شد.
میل فعل زشت را با طبع من آمیزش است
وین شبیه ربط کفر است و مکافات اله
هوش مصنوعی: من به انجام کارهای زشت تمایل دارم و این علاقه شبیه ارتباطی است که بین کفر و عذاب الهی وجود دارد.
ور بعصیان در نمی آمیزم از بی قوتی است
وین بعینه چون حریص شهوتست و ضعف باه
هوش مصنوعی: اگر با نافرمانی و عصیان در نمی‌آمیزم، این ناشی از ناتوانی من است، و این وضعیت دقیقاً مشابه حالتی است که انسانی حریص به دنبال شهوت است و دچار ضعف در توانایی‌های خود می‌باشد.
ای که داری نامه اعمال را از فعل زشت
چون مصیبت خانه عاشق زدود دل سیاه
هوش مصنوعی: ای کسی که کردار ناپسند را از قلب تیره‌ی عاشق زدوده‌ای، مانند مصیبتی که از خانه دور می‌شود.
چهره را از آب یاقوت ندامت بر فروز
چون گل روی دل آرایان ز تاثیر نگاه
هوش مصنوعی: برای اینکه زشتی و ندامت را در چهره‌ها بپوشانیم، باید مانند گل‌هایی باشیم که زیبایی دل را به نمایش می‌گذارند و این زیبایی از اثر نگاه دیگران به وجود می‌آید.
در نگاه شاهد معنی عالم غوطه زن
تا بجولانگاه صورت بسته ای دام نگاه
هوش مصنوعی: به هنگام تماشای زیبایی شاهد، به عمق معانی جهان فرو برو و در جایی که زیبایی چهره‌ای مشخص است، در دام نگاه خود غوطه‌ور شو.
مرحبا نیک آمدی ای یأس تا بیرون دهم
گریه گرمی که شوید تیرگی را از گناه
هوش مصنوعی: سلام و خوش آمدی ای ناامیدی، من می‌خواهم گریه‌ای را که دیگرتنگی و تاریکی و گناه را می‌شوید، از دل بیرون دهم.
هان سمند آهسته ران ای گمره ناهوشمند
منحرف میتازی و مستی و تاریکست راه
هوش مصنوعی: ای اسب، آهسته‌تر بران، ای کسی که راه را گم کرده‌ای و نادانی، تو در حال تندرفتن هستی اما این مسیر تاریک و خطرناک است.
حبذا ای نوبهار عجز کز تأثیر تو
معصیت را میدهد آمرزش از طرف کلاه
هوش مصنوعی: سلام به فصل نو بهاری که به خاطر تأثیرات تو، گناهان بخشیده می‌شوند و به عبارتی دیگر، می‌توان به این فصل به عنوان فرصتی برای بخشش و آمرزش نگاه کرد.
میتوان کردن تلافی عمر ضایع کرده را
گر زنو برگ گیاه تازه گردد برگ کاه
هوش مصنوعی: می‌توان جبران wasted عمر را کرد اگر مانند نو شدن برگ گیاه، حالتی تازه و جدید پیدا کنیم.
شاهد معنی عیان و ما بصورت ملتفت
ای درون جهل ما چون روی نادانی سیاه
هوش مصنوعی: بی‌گمان، آنچه حقیقت را روشن می‌کند در برابر ماست، اما ما به ظاهر خیره‌ایم. در حالی که در درون جهل و نادانی، چهره‌مان تیره و تار است.
بسکه بی تأثیر ضایع گشت در دیر مجاز
گریه های تلخ شام و ناله های صبحگاه
هوش مصنوعی: در اثر بی‌تأثیری، گریه‌های تلخ شام و ناله‌های صبحگاه در این مکان مجاز به هدر رفت و بی‌فایده شد.
بعد از این در معبدی نالم که بی منت نهد
گوهر کام ابد در دامن تأثیر آه
هوش مصنوعی: پس از این در مکانی به فریاد خواهم آمد که بدون هیچ چشمداشتی، زیبایی و خوشبختی ابدی را در دامن تأثیرات آه و ناله‌ام قرار دهد.
حالتی یابم که از تکفیر من کافر شوند
گر تراود از زبانم لیس فی دلقی سواه
هوش مصنوعی: می‌خواهم به حالتی برسم که اگر از من حرفی بزنم، دیگران به خاطر آن حرف من را کافر بدانند؛ زیرا اصلاً چیزی جز او از زبانم نمی‌آید.
مقصدت دور است عرفی گرباین ره میروی
کام همت را روائی باید از امداد شاه
هوش مصنوعی: ای عرفی، هدف تو در دوردست‌هاست. اگر در این مسیر قدم می‌زنی، باید برای رسیدن به آرزوهایت، از یاری و مدد الهی بهره‌مند شوی.
قهرمان عرش مسند داور امی لقب
صورتش مرات معنی معنیش صنع اله
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصیتی می‌پردازد که مقام و منزلت بالایی دارد و به عنوان یک داور و حاکم در عالم هستی شناخته می‌شود. این فرد به خاطر صفات و ویژگی‌های خاص خود به زیبایی و معنا نزدیک است و نشان‌دهنده‌ی قدرت و خالقیت الهی است. به عبارت دیگر، او نماد عظمت و خلاقیت خداوند در شکل انسانی است.
گر محیط رای او بر چرخ گردد موج زن
دامن موجش بروید چشمه خورشید و ماه
هوش مصنوعی: اگر فضای اندیشه‌اش بر آسمان به تلاطم بیفتد، دامنش به گونه‌ای خواهد شد که چشمه خورشید و ماه از آن جاری شود.
در شب معراج کان یکتای بی شبه و نظیر
جامه صورت زروش افکنده در آرامگاه
هوش مصنوعی: در شب معراج، وجود بی‌نظیر و یکتا در آرامگاه خود، لباس صورت را از نور افکنده است.
زان کسی محرم نبود اندر حریم ایزدی
تابود و هم غلط بین در امان از اشتباه
هوش مصنوعی: هیچ کسی در حریم مقدس الهی اجازه ورود ندارد، و تنها کسی که در این زمینه آگاه و درست بین است، از خطا و اشتباه در امان خواهد بود.
ای زروی نسبت ذاتت ولایت را شرف
وی بزیر سایه جاهت نبوت راپناه
هوش مصنوعی: ای کسی که از جنس خویش مقام والای ولایت را داری، در زیر سایه قدرت و عظمت تو، نبوت به آرامش و پناه آمده است.
سایه یزدانی و انوار سیمایت دلیل
داور کونینی و انواع احسانت سپاه
هوش مصنوعی: سایه الهی و نور چهره‌ات دلیل قاضی بزرگ جهان و نشانه‌های لطف و محبت توست.
دست حفظت بهر چابک خیزی و بربستگی
بر میان شعله بر بندد تطاق از برگ کاه
هوش مصنوعی: دست حمایت تو برای سریع حرکت کردن و جلوگیری از خطر، مانند چیزی که در بین شعله‌ها قرار گیرد، بر روی برگ کاه بسته می‌شود.
شاخ شاخ و برگ برگش تازه بر هم ریختند
تاز باغ همتت خواندیم طوبی را گیاه
هوش مصنوعی: درختان باغ با شاخ و برگ‌های تازه و سرسبز خود، به زیبایی در هم تنیده شده‌اند و ما طوبی را به عنوان نماد همراهی و باروری گیاهان در این فضا احساس می‌کنیم.
شاهد عدلت بدست خلق در ایوان دهر
سنبل ریحان فشاند فتنه را در خوابگاه
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی، در دنیای امروز به شکلی از عدالت و انصاف تجلی یافته‌اند. این زیبایی مانند گلی خوشبو در میان مردم وجود دارد و در دل‌های آنها آرامش و شادی می‌آفریند، به طوری که هر گونه فتنه و ناهنجاری را به خواب می‌برد و به زندگی رنگ و بویی دلنشین می‌بخشد.
بسکه دست رحمتت آرایش هر چهره کرد
عشق میورزد بحسن یأس و امید اشتباه
هوش مصنوعی: دست رحمت تو هر چهره را به زیبایی درآورده است، اما عشق به خوبی و بدی، امید و یأس را در هم می‌آمیزد و در این میان اشتباهی رخ می‌دهد.
توشه گیر انتفاع از ریزش جود ، توجود
خوشه چین ارتفاع از مزرع جاه تو جاه
هوش مصنوعی: از بخشش‌های خدا بهره‌برداری کن، چرا که کسی که در حمد و ستایش خدا مشغول است، به ثمرات و نعمت‌های بیشتری دست پیدا خواهد کرد.
از خیال هیبتت اندیشه میرد در ضمیر
وزنشان آستانت سجده رقصد در جباه
هوش مصنوعی: اندیشه‌های ما از خیال عظمت تو در دل می‌میرد و در برابر آستان تو، به احترام سجده می‌کند و جبین‌ها را به زمین می‌ساید.
با ازل گوید ابد کین نا امید از ساحل است
کر کند در بحر علمت گوهر اول شناه
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع می‌پردازد که از آغاز تا ابد، هرگز نباید ناامید بود. دانشی که در اقیانوس علم وجود دارد، می‌تواند ما را به درک عمیق‌تری از حقیقت برساند. به همین دلیل، هیچ‌گاه نباید از جستجوی درک و آگاهی دست کشید، حتی اگر در ابتدا به نظر برسد که ممکن است از آنچه به دنبالش هستیم، دور هستیم.
ای که از احوالم آگاهی مهل اینسان مرا
همچو سعیم در حصول طاعت و عفت تباه
هوش مصنوعی: ای کسی که از حال من آگاه هستی، لطفاً به من مهلت بده و نگذار تا تلاش‌های من در انجام کارهای نیک و حفظ عفت به هدر رود.
می تراود آب شور از تیره بختم گر کسی
تا ابد در ساحت تحت الثری میکند چاه
هوش مصنوعی: آب شور از تقدیر بد من دائماً بیرون می‌زند، اگر کسی تا ابد در عمق زمین چاه بکند.
سینه مد الف بشکافد و بیرون جهد
چون در اثنای پریشانی نویسم تیر آه
هوش مصنوعی: دل از شدت احساس می‌شکند و به بیرون می‌جهد، مانند زمانی که در اوج ناراحتی و بلاتکلیفی، تیر غم را می‌نویسم.
یوسف نفس مرا زآسیب اخوان دوردار
کین حسودان مروت سوز با این بیگناه
هوش مصنوعی: ای یوسف عزیز من را از آسیب حسادت برادران دور نگه‌دار، زیرا این حسودان بی‌رحم، با این بیگناه، فقط به فکر آسیب رساندن هستند.
با فریب غول همزادند در راه سلوک
بافساد گرگ انبازند در نزدیک چاه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برخی از انسان‌ها در مسیر رشد و سیر و سلوک، به مانند دیوها فریب‌کار هستند و در کنار آن‌ها، افرادی هستند که مانند گرگ‌ها، به دنبال منافع خود در نزدیکی خطرها هستند. به طور کلی، این معني به چالش‌ها و کلاهبرداری‌هایی اشاره دارد که ممکن است در مسیر رسیدن به هدف‌های والا وجود داشته باشد.
تا اسیران محبت را بجولانگاه دوست
احتمال سجده کردن مضمر است اندر جباه
هوش مصنوعی: اسیران عشق در جستجوی معشوق خود هستند و در این راه ممکن است به حالت سجده و خضوع درآیند، که این نشان از عشق و احترام عمیق آنها به دوست دارد.
احتمال رو سپیدی دور باد از آنکه او
جز به درگاه تو ساید چهره در عذر گناه
هوش مصنوعی: به احتمال زیاد، او از چهره‌اش دوری می‌کند به خاطر این که جز از درگاه تو در برابر گناهش عذرخواهی نمی‌کند.