بخش ۴ - در مناجات حضرت باری
ای جمال بی مثالت در الست
عالمی را کرده در خود بت پرست
با خیال خود خدایی ساختند
سجده بردند و ترا نشناختند
هر چه را طاعت کنم آن غیر تست
پس در اینجا بت پرستی شد درست
جمله گویان «قل هو الله احد»
کلهم مشرک الی حین لحد
خواهی ار بینی رخ آن بی نشان
رو ببین از چشم صاحب بی نشان
چشم صاحب بی نشان بینا بود
شش جهتشان صفحه سینا بود
دیده یی کو را نبیند ای کیا
میل کش خواهی و خواهی توتیا
کور رعنایی شدی ای سرگران
وسمه جو کاین سرمه می باشد گران
هر که امروز آن رخ رعنا ندید
غالبا فرداش باشد ناامید
نیست پنهان آن پدیدارش نگر
پرده بردار و به دیدارش نگر
گرچه رعنایی ترا کور آیدت
پرده از چشمت برون نور آیدت
ای نگارین پا بترس از رمزمان
گه بود پای نگارین از زبان
پای مردان را نمی باشد نگار
بلکه باشد غرق خون از نیش خار
خون مردم خورده ای نه خون دل
بر تو این مشکل کجا گردد سهل
مال مردم برده ای نی مال خویش
کی ترا این پرده برخیزد ز پیش
حمل رعنایی مکن کم کن نزاع
بر خروش ناله اهل سماع
حال او را خوب دانند اهل درد
آنکه تا زخمی نخورد آهی نکرد
ای به باطن عمر ضایع کردگان
داستان عمرو و زید آوردگان
نیست این افسانه تا خواب آورد
بل برد خواب و به چشم آب آورد
بخش ۳ - در فضیلت مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین(ع): گفت آن بینای ما زاغ البصربخش ۵ - در عبادت حضرت زهرا(س): صاحب بحرالمعارف شرح داد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جمال بی مثالت در الست
عالمی را کرده در خود بت پرست
هوش مصنوعی: ای زیبایی بینظیر تو، در زمان الست جهانی را به خود مشغول کردهای که همچون بت پرستها در مقابلت قرار گرفتهاند.
با خیال خود خدایی ساختند
سجده بردند و ترا نشناختند
هوش مصنوعی: با فکر و تصور خود، موجودی مثل خداوند خلق کردند، برای او سجده و پرستش کردند، اما تو را که حقیقت وجودی هستی نشناختند.
هر چه را طاعت کنم آن غیر تست
پس در اینجا بت پرستی شد درست
هوش مصنوعی: هر چیزی که من اطاعت کنم جز توست، پس در اینجا پرستش غیر تو به حقیقت محقق میشود.
جمله گویان «قل هو الله احد»
کلهم مشرک الی حین لحد
هوش مصنوعی: همه کسانی که فقط میگویند «او خداوند یگانه است»، تا زمانی که به قبر بروند، مشروط به شرک هستند.
خواهی ار بینی رخ آن بی نشان
رو ببین از چشم صاحب بی نشان
هوش مصنوعی: اگر میخواهی چهره زیبای او را ببینی، باید از چشم کسی که خود را پنهان کرده نگاه کنی.
چشم صاحب بی نشان بینا بود
شش جهتشان صفحه سینا بود
هوش مصنوعی: چشم کسی که بیعلامت و نشانی است، بینا و آگاه است و در هر جهتی که نگاه کند، آگاهی و شناخت عمیق دارد.
دیده یی کو را نبیند ای کیا
میل کش خواهی و خواهی توتیا
هوش مصنوعی: چشمی که نمیتواند ببیند، ای پادشاه، چه تمایلی به خواستههای خود داری و چه به نداشتههایت اهمیت میدهی؟
کور رعنایی شدی ای سرگران
وسمه جو کاین سرمه می باشد گران
هوش مصنوعی: ای زیبای نابینا، تو در جستجوی محبوبی هستی که این زیبایی خاص و گرانبهاست.
هر که امروز آن رخ رعنا ندید
غالبا فرداش باشد ناامید
هوش مصنوعی: هر کسی که امروز آن چهره زیبا و دلنشین را نبیند، معمولاً فردا ناامید خواهد بود.
نیست پنهان آن پدیدارش نگر
پرده بردار و به دیدارش نگر
هوش مصنوعی: آنچه که آشکار است، از تو پنهان نیست. پردهها را کنار بزن و به جمال او بنگر.
گرچه رعنایی ترا کور آیدت
پرده از چشمت برون نور آیدت
هوش مصنوعی: هرچند زیبایی تو ممکن است تو را گیج کند، اما زمانی که پرده از دیدگان تو کنار رود، نور حقیقت برایت روشن خواهد شد.
ای نگارین پا بترس از رمزمان
گه بود پای نگارین از زبان
هوش مصنوعی: ای معشوق زیبا، از افسون عشق بترس؛ زیرا گاهی پاهای زیبایت از زبان تو جدا میشود و به جایی دیگر میرود.
پای مردان را نمی باشد نگار
بلکه باشد غرق خون از نیش خار
هوش مصنوعی: پای مردان به زیبایی و زینت نیازی ندارد، بلکه از درد و رنج ناشی از سختیها و مشکلات پر از خون است.
خون مردم خورده ای نه خون دل
بر تو این مشکل کجا گردد سهل
هوش مصنوعی: تو خون مردم را میخوری، نه خون دل خودت؛ این وضعیت آسان نخواهد بود.
مال مردم برده ای نی مال خویش
کی ترا این پرده برخیزد ز پیش
هوش مصنوعی: مالکیت مال دیگران را به دست نیاور، زیرا مال خودت نیست. پس چرا باید از پرده خودت و شخصیتت دست برداری؟
حمل رعنایی مکن کم کن نزاع
بر خروش ناله اهل سماع
هوش مصنوعی: به زیبایی و دلنشینی اکتفا کن و از ایجاد بحث و جدل بپرهیز، زیرا صدای گریه و گلهگذاری اهل عشق و هنر، فضا را پر میکند.
حال او را خوب دانند اهل درد
آنکه تا زخمی نخورد آهی نکرد
هوش مصنوعی: اهل درد کسی را درک نمیکنند که تا زمانی که آسیب نبیند، هیچ نشانهای از رنج و ناراحتی نشان نمیدهد.
ای به باطن عمر ضایع کردگان
داستان عمرو و زید آوردگان
هوش مصنوعی: افرادی که عمرشان را بیهوده و بیثمر سپری کردهاند، داستانهایی همچون داستان عمرو و زید را بازگو میکنند.
نیست این افسانه تا خواب آورد
بل برد خواب و به چشم آب آورد
هوش مصنوعی: این داستان واقعی نیست که انسان را به خواب ببرد، بلکه برعکس، خواب را میبرد و به چشمان فرد آب میریزد.