شمارهٔ ۵: امشب در این بساط به ما عشرت شهی است
امشب در این بساط به ما عشرت شهی است
کاقبالمان موافق و توفیق همرهی است
جمعیم دوستان و حکایاتمان دراز
این شب عدوی ماست که میلش به کوتهی است
تا نغمه های چنگ شبانان به گوش ماست
کی اعتنا به بانگ خروس سحرگهی است
از دهرمان موافقت، از کوکب اتفاق
از چرخمان موافقت، از بخت همرهی است
گر عاقلی به حلقه دیوانگان درآی
کاین حلقه را نهادن و رفتن ز آگهی است
ما را اگر چه بی خبری عادت آمده است
لیکن به معنی همه اسرار آگهی است
گوشی به صحبت همه از اشتیاق صبح
گوش دگر همی به اذان سحرگهی است
شیر، آن کسی بود که سگ نفس را کشد
ورنه اسیر نفس شدن عین روبهی است
بحر است طبع من «عمان » طبع ها چو جوی
هر جوی عاقبت به سوی بحر منتهی است
شمارهٔ ۴: برون نمی کنم از سر هوای صحبت دوست: برون نمی کنم از سر هوای صحبت دوستشمارهٔ ۶: گر سیر کعبه و دیر ور خانقاه کردم: گر سیر کعبه و دیر ور خانقاه کردم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امشب در این بساط به ما عشرت شهی است
کاقبالمان موافق و توفیق همرهی است
هوش مصنوعی: امشب در این جشن و مهمانی، حال و هوای شادی و خوشی برای ما مهیا است و با لطف و رحمت الهی، به همراهی و همدلی یکدیگر خوشبختی را تجربه میکنیم.
جمعیم دوستان و حکایاتمان دراز
این شب عدوی ماست که میلش به کوتهی است
هوش مصنوعی: ما دوستان دور هم جمع شدهایم و داستانهای زیادی برای گفتن داریم. این شب برای ما طولانی است، اما میل داریم که زودتر به پایان برسد.
تا نغمه های چنگ شبانان به گوش ماست
کی اعتنا به بانگ خروس سحرگهی است
هوش مصنوعی: تا وقتی که آوازهای دلنشین شبانان در گوش ما میپیچد، چه نیازی به صدای خروس در صبح داریم؟
از دهرمان موافقت، از کوکب اتفاق
از چرخمان موافقت، از بخت همرهی است
هوش مصنوعی: از دنیا و زمانه ما همخوانی و هماهنگی وجود دارد، از ستارهها و سرنوشت ما نیز هممسیر و همصدا هستند.
گر عاقلی به حلقه دیوانگان درآی
کاین حلقه را نهادن و رفتن ز آگهی است
هوش مصنوعی: اگر انسان خردمندی هستی، به جمع دیوانگان بپیوند؛ زیرا این کار نشانهای از آگاهی و درک عمیق توست.
ما را اگر چه بی خبری عادت آمده است
لیکن به معنی همه اسرار آگهی است
هوش مصنوعی: ما اگرچه به ظاهر بیخبر از حال و روزها هستیم، اما در حقیقت از تمامی رازها و معناها آگاهیم.
گوشی به صحبت همه از اشتیاق صبح
گوش دگر همی به اذان سحرگهی است
هوش مصنوعی: گوش من به صحبت همه مشتاقانه گوش میدهد، اما در عین حال، به آوای اذان صبح هم توجه خاصی دارد.
شیر، آن کسی بود که سگ نفس را کشد
ورنه اسیر نفس شدن عین روبهی است
هوش مصنوعی: شیر، کسی است که میتواند بر نفس و خواستههای نفسانی غلبه کند و آن را کنترل کند؛ در غیر این صورت، گرفتار نفس شدن شبیه به وضعیت روباه است که به راحتی دستگیر میشود.
بحر است طبع من «عمان » طبع ها چو جوی
هر جوی عاقبت به سوی بحر منتهی است
هوش مصنوعی: طبع من به اندازه یک دریا است و بقیه طبعها مانند جویها هستند که در نهایت به سوی دریا میروند.