گنجور

شمارهٔ ۳: آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست

آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست
گر هست هزارش هنر، انسانیتی نیست
آن لب که تر، از باده نشد هیزم خشگ است
آتش بزنیدش که در او خاصیتی نیست
دل جمله مسخر شده عشق شد ای عقل
زین ملک برون رو که در آن تمشیتی نیست
جز عشق میاموز به اطفال طریقت
بس تجربه کردم به از این تربیتی نیست
مشکن قدح اهل دل ای شیخ ریایی
در مذهب ما بدتر از این معصیتی نیست
فرخنده عروس است نکو گفته «عمان »
کز زیور همسایه بدو عاریتی نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست
گر هست هزارش هنر، انسانیتی نیست
هوش مصنوعی: اگر کسی تنها در ظاهر خوشحال و با استعداد باشد اما در دل احساس و نیت نیکویی نداشته باشد، حتی اگر هزاران هنر و استعداد هم داشته باشد، او انسان واقعی نیست.
آن لب که تر، از باده نشد هیزم خشگ است
آتش بزنیدش که در او خاصیتی نیست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر لب کسی که به شدت شور و شوق ندارد، از باده و شراب تر نشده باشد، او مانند هیزم خشک است که هیچ سودی ندارد. بنابراین، بهتر است او را بسوزانید، زیرا در او هیچ خاصیتی وجود ندارد.
دل جمله مسخر شده عشق شد ای عقل
زین ملک برون رو که در آن تمشیتی نیست
هوش مصنوعی: دل همه به عشق تسلیم شده است، ای عقل، از این دنیا بیرون برو زیرا در اینجا تدبیر و برنامه‌ای وجود ندارد.
جز عشق میاموز به اطفال طریقت
بس تجربه کردم به از این تربیتی نیست
هوش مصنوعی: جز عشق به هیچ چیز دیگری به فرزندان راه و روش دین نیاموز. من تجربه کرده‌ام که بهترین تعلیم، از این بیشتر وجود ندارد.
مشکن قدح اهل دل ای شیخ ریایی
در مذهب ما بدتر از این معصیتی نیست
هوش مصنوعی: ای شیخ ریاکار، دل‌های خوب را به خاطر نشکستن به عذاب نینداز. در باور ما، این کار بدتر از هر گناهی است.
فرخنده عروس است نکو گفته «عمان »
کز زیور همسایه بدو عاریتی نیست
هوش مصنوعی: عروسی خوشبخت و زیبا است که به خوبی توصیف شده است. او از زیبایی‌های همسایه بهره‌ای نبرده و تنها زیبایی خود را دارد و این خود نشان‌دهنده شخصیت و ارزش اوست.