شمارهٔ ۲: ای که جز انکارت اندر کار صاحبکار نیست
ای که جز انکارت اندر کار صاحبکار نیست
گر، به چشم عقل بینی هرگزت انکار نیست
گاه می گویی به مجلس دل چرا، بی درد، نی
گاه می گویی به گلشن گل چرا، بی خار نیست
با فضولی ها که این جبر است یا آن اختیار
یا که این زشت است یا آن جبر ما را کار نیست
صورت صرفیم و با نقاشمان نبود نزاع
دستی محضیم و با استادمان پیکار نیست
رشته را، باری کشش شرط است گر خوش بنگری
چیست اندر سبحه زاهد که در زنار نیست
راه را، باری کشش شرط است گر خوش بنگری
چیست اندر برنس راهب که در دستار نیست
از خیانتها که آمد وز جنایتها که رفت
آزمودستیم چیزی بدتر از آزار نیست
باری ار، باری کشی سنجیده ام من بارها
روبکش رطل گران کز این سبک تر، بار نیست
شمارهٔ ۱: کسی که گفت به گل نسبتی است روی تو را: کسی که گفت به گل نسبتی است روی تو راشمارهٔ ۳: آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست: آن را که به سر شور و به دل کیفیتی نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که جز انکارت اندر کار صاحبکار نیست
گر، به چشم عقل بینی هرگزت انکار نیست
هوش مصنوعی: ای کسی که در کارهای دیگران جز انکار چیزی نداری، اگر با چشمان عقل نگاه کنی، هرگز نمیتوانی چیزی را انکار کنی.
گاه می گویی به مجلس دل چرا، بی درد، نی
گاه می گویی به گلشن گل چرا، بی خار نیست
هوش مصنوعی: گاهی از خودت میپرسی چرا در دل مجلس بیدرد هستی و چرا در گلستان گل بدون خار وجود دارد.
با فضولی ها که این جبر است یا آن اختیار
یا که این زشت است یا آن جبر ما را کار نیست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ما در مورد مسائل و مشکلاتی که وجود دارند، نباید نگرانی خاصی داشته باشیم. چه مسئلهای که ناشی از اجبار باشد و چه آنچه ناشی از انتخاب خودمان، به نظر میرسد بعضی چیزها ممکن است زشت یا ناخوشایند باشند، اما در نهایت ما مسئولیتی در قبال آنها نداریم.
صورت صرفیم و با نقاشمان نبود نزاع
دستی محضیم و با استادمان پیکار نیست
هوش مصنوعی: ما فقط تصویر هستیم و با نقاشی که ما را خلق کرده، هیچ مشاجرهای نداریم. ما فقط ابزار هستیم و با استاد خود هیچ مبارزهای نداریم.
رشته را، باری کشش شرط است گر خوش بنگری
چیست اندر سبحه زاهد که در زنار نیست
هوش مصنوعی: کشش و جاذبه در زندگی شرط مهمی است. اگر با دقت به آن نگاه کنیم، میتوانیم ببینیم که چیزهایی که برای زاهد اهمیت دارند، گاهی میتواند در چیزهای دیگر نیز وجود داشته باشد و این نشان میدهد که ارزشها و معانی همیشه در جایگاههای متفاوتی قابل مشاهدهاند.
راه را، باری کشش شرط است گر خوش بنگری
چیست اندر برنس راهب که در دستار نیست
هوش مصنوعی: برای پیمودن مسیر، داشتن انگیزه و کشش ضروری است. اگر با دقت نگاه کنی، میبینی که در قلب هر راهب، نشانههایی از این کشش و انگیزه وجود دارد، حتی اگر در ظاهر، چیز خاصی در دست نداشته باشد.
از خیانتها که آمد وز جنایتها که رفت
آزمودستیم چیزی بدتر از آزار نیست
هوش مصنوعی: از خیانتهایی که به ما شد و از ظلمهایی که بر ما رفت، به تجربه دریافتهایم که چیزی بدتر از آزار و آشتیناپذیری نیست.
باری ار، باری کشی سنجیده ام من بارها
روبکش رطل گران کز این سبک تر، بار نیست
هوش مصنوعی: به هر حال، من بار را سنجیدهام و میدانم که هیچ باری به سبکی این بار نیست. من بارها را کشیدهام و این بار، سنگینتر از دیگر بارهاست.