گنجور

بخش ۴۰

در بیان خطابه‌ی آن امام مهربان و موعظت مخالفان با حقیقت، گو زبان، از راه رحمت و از در شفقت و هدایت بر سبیل اجمال گوید:

مطرب ای مجموعه‌ی فصل الخطاب
باغ وحدت را، لب لعل تو آب
ای نوایت داده با قدسی نفس
مرغ جان را، جای در خاکی قفس
گوش خاصان، مستمع بر ساز تو
جان پاکان، گوش بر آواز تو
عارفان حق شنو را، چون سروش
نغمه‌ی وحدت، رسانیده بگوش
ای زده با آن نوای دلپسند
همچو نی مان، آتش اندر بند بند
جان برقص از ناله‌ی شبهای توست
نیشکر ریزیش، از آن لبهای توست
پرده‌یی با بهترین قانون بزن
آتش اندر سینه چون کانون بزن
تا بکی آخر نشابوری نوا
راست کن در نی، نوای نینوا
تا که، جان دیگر نوائی سر کند
نایی طبعم نوائی سر کند
سازد آگه مستمع را ز آن نوا
از نوای شه بدشت نینوا
آن زمان کان شاه بر جای ایستاد
بانوای خطبه بر نی تکیه داد
پرنمود آفاق را ز آوای حق
شد نوای حق بلند از نای حق
گفتشان کای دشمنان خانگی
آشنایم من، چرا بیگانگی
گوش بر آن نغمه‌ی موزون کنید
پنبه را از گوش خود بیرون کنید
کی رسد بی آشنایی با سروش
این نوای آشنائیتان بگوش
گوش می‌خواهد ندای آشنا
آشنا داند صدای آشنا
نوشتانم من، شما ترسان زنیش
خویشتانم من، شما غافل ز خویش
من خدا چهرم شما ابلیس چهر
من همه مهرم شما غافل ز مهر
رحمت من در مثل همچون هماست
سایه‌اش گسترده بر فرق شماست
چون کنم چون؟ نفس کافر مایه‌تان
می‌کند محروم از این سایه‌تان
غیر کافر کس ز من محروم نیست
از هما محروم غیر از بوم نیست
موش کورید و من آن تابنده نور
خویش را از نور کردستید، دور
من همه حق و شما باطل همه
از تجلی من شده، عاطل همه
من خداوند و شما شیطان پرست
من ز رحمان و شما ز ابلیس، هست
آنچه فرمود او به آن قوم از صواب
غیر تیر از هیچ سو نامد جواب
تیغ ها بر قتل او شد آخته
نیزه‌ها بر قصد او افراخته

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در بیان خطابه‌ی آن امام مهربان و موعظت مخالفان با حقیقت، گو زبان، از راه رحمت و از در شفقت و هدایت بر سبیل اجمال گوید:
هوش مصنوعی: در سخنان آن امام مهربان، ایشان با محبت و دلسوزی به مخالفان حقایق صحبت می‌کند و به صورت مختصر و واضح هدایت می‌فرماید.
مطرب ای مجموعه‌ی فصل الخطاب
باغ وحدت را، لب لعل تو آب
هوش مصنوعی: ای نوازنده، تو که حکم‌فرما بر کلام و گفت‌وگو هستی، باغ وحدت را با لب‌های گلابی‌ات آبیاری کن.
ای نوایت داده با قدسی نفس
مرغ جان را، جای در خاکی قفس
هوش مصنوعی: ای نغمه‌ات که جان را احساس می‌بخشد، مانند مرغی که در قفس خاکی زندانی شده است، وجود تو روح را آزاد می‌کند.
گوش خاصان، مستمع بر ساز تو
جان پاکان، گوش بر آواز تو
هوش مصنوعی: گوش انسان‌های برجسته به صدای تو توجه دارد و روح‌های پاک به آهنگ تو گوش می‌دهند.
عارفان حق شنو را، چون سروش
نغمه‌ی وحدت، رسانیده بگوش
هوش مصنوعی: عرفا و ساقیان حق، مانند سروش (فرشته‌ای که پیام‌ها را می‌آورد)، نوای وحدت را به گوش مردم می‌رسانند.
ای زده با آن نوای دلپسند
همچو نی مان، آتش اندر بند بند
هوش مصنوعی: ای کسی که با صدای دلنوازت مانند نی، آتش را در دل‌ها شعله‌ور می‌کنی.
جان برقص از ناله‌ی شبهای توست
نیشکر ریزیش، از آن لبهای توست
هوش مصنوعی: جان من به خاطر ناله‌ها و دردهای شبانه‌ات به تپش درآمده است و شیرینی‌ای که حس می‌کنم، ناشی از لب‌های توست.
پرده‌یی با بهترین قانون بزن
آتش اندر سینه چون کانون بزن
هوش مصنوعی: پرده‌ای با بهترین قانون بزن و دل را مانند آتش سوزان کن.
تا بکی آخر نشابوری نوا
راست کن در نی، نوای نینوا
هوش مصنوعی: تا کی باید آهنگ نینوا را در نی بنوازیم، ای نشابوری؟
تا که، جان دیگر نوائی سر کند
نایی طبعم نوائی سر کند
هوش مصنوعی: تا زمانی که جانم دوباره نغمه‌ای سر دهد، طبیعت من نیز نغمه‌ای سر خواهد داد.
سازد آگه مستمع را ز آن نوا
از نوای شه بدشت نینوا
هوش مصنوعی: سخن از نغمه‌ای به گوش شنونده می‌رسد که او را به یاد صدای خوش شهری، یعنی نینوا، می‌اندازد.
آن زمان کان شاه بر جای ایستاد
بانوای خطبه بر نی تکیه داد
هوش مصنوعی: آن زمان که آن پادشاه در جای خود ایستاد و با صدای خوش خطبه‌ای را خواند، بر نی تکیه کرد.
پرنمود آفاق را ز آوای حق
شد نوای حق بلند از نای حق
هوش مصنوعی: جهان را با صدای حق پر کرد و صدای حق از وجود حق به گوش رسید.
گفتشان کای دشمنان خانگی
آشنایم من، چرا بیگانگی
هوش مصنوعی: به آن‌ها گفتم که ای دشمنان نزدیک، من با شما آشنا هستم، پس چرا اینقدر بیگانه‌وار برخورد می‌کنید؟
گوش بر آن نغمه‌ی موزون کنید
پنبه را از گوش خود بیرون کنید
هوش مصنوعی: به صدای دل‌انگیز و موزون گوش فرا دهید و سخنان را با دقت بشنوید، ابتدا باید هر گونه پیش‌داوری یا مانع را از ذهن خود دور کنید.
کی رسد بی آشنایی با سروش
این نوای آشنائیتان بگوش
هوش مصنوعی: چه زمانی کسی به آگاهی و درک این نوا و صدا خواهد رسید که تنها در سایه آشنایی با آن، برایش آشنا و دلنشین به گوش می‌رسد؟
گوش می‌خواهد ندای آشنا
آشنا داند صدای آشنا
هوش مصنوعی: گوشی که بتواند صدای آشنا را بشنود، به خوبی نداهای آشنا را درک می‌کند.
نوشتانم من، شما ترسان زنیش
خویشتانم من، شما غافل ز خویش
هوش مصنوعی: من به رشتهٔ نوشتن مشغولم و تو در ترس از خود، غافل هستی از درونت.
من خدا چهرم شما ابلیس چهر
من همه مهرم شما غافل ز مهر
هوش مصنوعی: من چهره‌ای الهی دارم و شما چهره‌ای شیطانی. من همیشه پر از مهر و محبت هستم، اما شما از این محبت بی‌خبر هستید.
رحمت من در مثل همچون هماست
سایه‌اش گسترده بر فرق شماست
هوش مصنوعی: رحمت من همانند پرنده‌ای بزرگ است که سایه‌اش بر سر شما گسترده شده است.
چون کنم چون؟ نفس کافر مایه‌تان
می‌کند محروم از این سایه‌تان
هوش مصنوعی: چگونه باید رفتار کنم؟ نفس ناپاک باعث می‌شود شما از این سایه بهره‌مند نشوید.
غیر کافر کس ز من محروم نیست
از هما محروم غیر از بوم نیست
هوش مصنوعی: هیچکس جز کافر از نعمت‌های من محروم نیست و غیر از پرنده، هیچ چیز دیگری از این نعمت‌ها بی‌نصیب نیست.
موش کورید و من آن تابنده نور
خویش را از نور کردستید، دور
هوش مصنوعی: من مانند موش کور هستم و تو نور درخشان خود را از من دور کرده‌ای.
من همه حق و شما باطل همه
از تجلی من شده، عاطل همه
هوش مصنوعی: من تمامی حقیقت را در خود دارم و شما صرفاً جزو چیزی هستید که از من نشأت گرفته‌اید و بی‌فایده هستید.
من خداوند و شما شیطان پرست
من ز رحمان و شما ز ابلیس، هست
هوش مصنوعی: من منبع خیر و نیکی هستم و شما به سوی شر و بدی گرایش دارید. من از رحمت و رحمانیتم سخن می‌گویم و شما به ابلیس و شیطان وابسته‌اید.
آنچه فرمود او به آن قوم از صواب
غیر تیر از هیچ سو نامد جواب
هوش مصنوعی: او به آن قوم اشاره کرد که چیزی جز تیر به هدف نمی‌رسد و هیچ پاسخی از سوی نادرست به او داده نشد.
تیغ ها بر قتل او شد آخته
نیزه‌ها بر قصد او افراخته
هوش مصنوعی: شمشیرها برای کشتن او آماده شدند و نیزه‌ها به سمت او بالا رفته‌اند.

حاشیه ها

1397/11/03 19:02
نادر کیادلیری

من خداوند و شما شیطان پرست
من ز رحمان و شما ز ابلیس مست

1397/11/03 19:02
نادر کیادلیری

من خداوند و شما شیطان پرست
من ز رحمان و شما ز ابلیس ، مست