بخش ۳۵
در بیان تجلی کردن جمال بیمثال حسینی از روی معنی در آینهٔ وجود زینب خاتون سلام اللّه علیه و علیها از راه شهود به طور اجمال گوید:
قابل اسرار دید آن سینه را
مستعد جلوه، آن آیینه را
ملک هستی منهدم یکباره کرد
پردهی پندار او را پاره کرد
معنی اندر لوح صورت، نقش بست
آنچه از جان خاست اندر دل نشست
خیمه زد در ملک جانش شاه غیب
شسته شد ز آب یقینش زنگ ریب
معنی خود را بچشم خویش دید
صورت آینده راه از پیش دید
آفتابی کرد در زینب ظهور
ذرهیی ز آن، آتش وادی طور
شد عیان در طور جانش رایتی
خر موسی صعقا، ز آن آیتی
عین زینب دید زینب را بعین
بلکه با عین حسین عین حسین
طلعت جان را به چشم جسم دید
در سراپای مسمی اسم دید
غیب بین گردید با چشم شهود
خواند بر لوح وفا، نقش عهود
دید تابی در خود و بیتاب شد
دیدهی خورشید بین پر آب شد
صورت حالش پریشانی گرفت
دست بیتابی به پیشانی گرفت
خواست تابر خرمن جنس زنان
آتش اندازد «انا الاعلی» زنان
دید شه لب را بدندان میگزد
کز تو اینجا پرده داری میسزد
رخ ز بیتابی، نمیتابی چرا؟
در حضور دوست، بیتابی چرا؟
کرد خود داری ولی تابش نبود
ظرفیت در خورد آن آبش نبود
از تجلیهای آن سرو سهی
خواست تا زینب کند قالب تهی
سایه سان بر پای آن پاک اوفتاد
صیحه زن غش کرد و بر خاک اوفتاد
از رکاب ای شهسوار حق پرست
پای خالی کن که زینب شد ز دست
شد پیاده، بر زمین زانو نهاد
بر سر زانو سر بانو نهاد
پس در آغوشش نشانید و نشست
دست بر دل زد، دل آوردش بدست
گفتگو کردند با هم متصل
این به آن و آن به این، از راه دل
دیگر اینجا گفتگو را راه نیست
پرده افکندند و کس را راه نیست
بخش ۳۴: در بیان استفتاح آن سید عالی مقدار از توجهات باطن آن سید بزرگوار و بیتابی از تجلیات معنوی آن حضرت وغش کردن بر مذاق اهل توحید گوید:بخش ۳۶: در بیان توصیهی آن مقتدای انام و سید و سرور خاص و عام، خواهر خود را از تیمار بیمار خود، اعنی گرامی فرزند و والاامام السید السجاد، زین العابدین(ع) و تفویض بعضی ودایع که بآن حضرت برساند:
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در بیان تجلی کردن جمال بیمثال حسینی از روی معنی در آینهٔ وجود زینب خاتون سلام اللّه علیه و علیها از راه شهود به طور اجمال گوید:
هوش مصنوعی: این متن به وصف جلوههای بینظیر زیبایی امام حسین (ع) از طریق وجود زینب خاتون (س) پرداخته و نشان میدهد که چگونه این زیبایی بهوسیله شناخت و بصیرت به تصویر کشیده میشود. در واقع، زینب (س) بهعنوان نمایندهای از جمال حسینی، معانی عمیق و واقعی ایشان را تجلی میبخشد و از این طریق به فهم و درک بیشتر این زیباییهای روحانی کمک میکند.
قابل اسرار دید آن سینه را
مستعد جلوه، آن آیینه را
هوش مصنوعی: سینهای که آماده دریافت اسرار است، همانند آینهای است که قادر به نمایش زیباییها و جلوهها میباشد.
ملک هستی منهدم یکباره کرد
پردهی پندار او را پاره کرد
هوش مصنوعی: خالق وجود به یکباره همه چیز را ویران کرد و پردهی توهم او را پاره کرد.
معنی اندر لوح صورت، نقش بست
آنچه از جان خاست اندر دل نشست
هوش مصنوعی: در دل انسان، احساسات و آرزوهایی که از عمق وجودش برمیخیزند، به گونهای در زندگیاش نمایان میشوند و نقش میبندند.
خیمه زد در ملک جانش شاه غیب
شسته شد ز آب یقینش زنگ ریب
هوش مصنوعی: شاه غیب در سرزمین دلش خیمه زده و از آب یقین، زنگ تردید شسته شده است.
معنی خود را بچشم خویش دید
صورت آینده راه از پیش دید
هوش مصنوعی: شخصی به تجسم و درک آینده خود میپردازد و میتواند با چشم خود، واقعیتهای آینده را ببیند و مسیر خود را از قبل شناسایی کند.
آفتابی کرد در زینب ظهور
ذرهیی ز آن، آتش وادی طور
هوش مصنوعی: حضرت زینب درخشندگی و نورانیتی دارد که بازتابی از نور آفتاب است. مانند اینکه یک ذره نور، شعلهای از آتش را در وادی طور به نمایش میگذارد.
شد عیان در طور جانش رایتی
خر موسی صعقا، ز آن آیتی
هوش مصنوعی: جان او در حالتی روشن و واضح به حقیقتی رسیده است، مانند خر موسی که به قدرت و نشانهای بزرگ از خداوند دست یافته است.
عین زینب دید زینب را بعین
بلکه با عین حسین عین حسین
هوش مصنوعی: زینب با چشمانش زینب را به خوبی مشاهده کرد، اما نه تنها با چشم، بلکه با چشم حسین هم به تماشای او پرداخت.
طلعت جان را به چشم جسم دید
در سراپای مسمی اسم دید
هوش مصنوعی: در چهره جان، زیبایی را در قالب جسم مشاهده کرد و در تمام وجودش، نامی را دید که به آن معنا میبخشد.
غیب بین گردید با چشم شهود
خواند بر لوح وفا، نقش عهود
هوش مصنوعی: با بصیرت و درک عمیق، انسان توانسته به مشاهده حقایق پنهان بپردازد و در دل وفا و وفاداری، قراردادها و پیمانها را متوجه شود.
دید تابی در خود و بیتاب شد
دیدهی خورشید بین پر آب شد
هوش مصنوعی: او نگاهی به خود کرد و با این حال، چشمانش به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و مانند خورشیدی که در آب تاب میخورد، به حالت ناآرامی درآمد.
صورت حالش پریشانی گرفت
دست بیتابی به پیشانی گرفت
هوش مصنوعی: او در حالتی آشفته و ناآرام است و از شدت بیتابی، دستش را به پیشانیاش میزند.
خواست تابر خرمن جنس زنان
آتش اندازد «انا الاعلی» زنان
هوش مصنوعی: غرض از این سخن، تأکید بر قدرت و تاثیرگذاری زنان است. آنها میتوانند با ویژگیها و تواناییهای خود، تغییرات عمدهای در جامعه ایجاد کنند. زنان همواره میتوانند در موقعیتهای مختلف تاثیرگذار و برجسته باشند.
دید شه لب را بدندان میگزد
کز تو اینجا پرده داری میسزد
هوش مصنوعی: شاه لبش را با دندان میگزد، چون اینجا پرده تو مناسب است.
رخ ز بیتابی، نمیتابی چرا؟
در حضور دوست، بیتابی چرا؟
هوش مصنوعی: چرا در حضور دوست، اینقدر بیتابی و ناآرامی میکنی؟ چرا نمیتوانی آرامش داشته باشی و از زیباییهای او لذت ببری؟
کرد خود داری ولی تابش نبود
ظرفیت در خورد آن آبش نبود
هوش مصنوعی: اگرچه خود را مهار کردهای، اما تاب تحمل آن نور را نداری و نمیتوانی از آن جریان استفاده کنی.
از تجلیهای آن سرو سهی
خواست تا زینب کند قالب تهی
هوش مصنوعی: از زیباییهای آن درخت بلند و خوشقد و قامت خواستم که زینب را به صورت و قالبی جدید درآورد.
سایه سان بر پای آن پاک اوفتاد
صیحه زن غش کرد و بر خاک اوفتاد
هوش مصنوعی: سایۀ او به آرامی بر پای آن شخص نیکو افتاد، که در نتیجه صیحهای زد و به حالت بیحالی بر زمین افتاد.
از رکاب ای شهسوار حق پرست
پای خالی کن که زینب شد ز دست
هوش مصنوعی: ای پهلوانی که پیرو حق هستی، از رکاب اسبت پایین بیا چون زینب در خطر افتاده است.
شد پیاده، بر زمین زانو نهاد
بر سر زانو سر بانو نهاد
هوش مصنوعی: او پیاده شد و بر زمین زانو زد و سرش را بر پای بانویی گذاشت.
پس در آغوشش نشانید و نشست
دست بر دل زد، دل آوردش بدست
هوش مصنوعی: او را در آغوش گرفت و وقتی نشست، دستی بر دل خود گذاشت و عشق را با خود آورد.
گفتگو کردند با هم متصل
این به آن و آن به این، از راه دل
هوش مصنوعی: آنها با یکدیگر گفتگو کردند و ارتباطشان به گونهای بود که هر یک به دیگری وصل میشد، ارتباطی عمیق و از طریق احساسات و دلها.
دیگر اینجا گفتگو را راه نیست
پرده افکندند و کس را راه نیست
هوش مصنوعی: در اینجا دیگر جایی برای گفتگو وجود ندارد، پردهای انداخته شده و هیچکس اجازه ورود ندارد.
حاشیه ها
1399/07/01 10:10
پیام
مصرع آخر این باید باشد ، پرده افکندند و کس آگاه نیست
1400/08/14 12:11
علی خُرَّم یار
عمان سامانی در این قسمت دربیان اینکه اهل معرفت گویند مدتی حامل بار ولایت در کربلا حضرت زینب(س) بوده است ، قیامت کرده و از معانی آیات قرآن و روایات معصومین(ع) به خوبی استفاده کرده است.

عمان سامانی