بخش ۱۹
در بیان توصیهی آن سرحلقهی اهل نیاز، به کتمان سرّ و نهفتن راز.
سری اندر گوش هر یک، باز گفت
باز گفت این راز را باید نهفت
با مخالف، پرده دیگرگون زنید
با منافق، نعل را وارون زنید
خوش ببینید از یسار و از یمین
ز آنکه دزدانند، ما را در کمین
بی خبر، زین ره نگردد تا خبر
ای رفیقان، پا نهید آهستهتر
پای ما را، نی اثر باشد نه جای
هر که نقش پای دارد، گو میای
کس مبادا ره بدین مستی برد
پی بدین مطلب، به تردستی برد
در کف نامحرم افتد، راز ما
بشنود گوش خران، آواز ما
راز عارف، در لب عام اوفتد
طشت اهل معنی از بام اوفتد
عارفان را قصه با عامی کشد
کار اهل دل به بدنامی کشد
این وصیت کرد با اصحاب خویش
تا به کلی پرده برگیرد ز پیش
گفتشان کای سرخوشان میپرست
خورده می؛ از جام ساقی الست
اینک آن ساغر به کف ساقی منم
جمله اشیا فانی و، باقی منم
در فنای من شما هم باقییید
مژده ای مستان که مست ساقییید
بخش ۱۸: در مراتب وجد عارفانه و شور عاشقانه و اشاره به حال خود در انتساب سلوک به حضرت پیرو مرشد صافی ضمیر خود کثر اللّه افاضاته گوید:بخش ۲۰: در بیان اشتداد وجد و حال و انقلاب حالت آن سید بی همال که مباداقدایی آید یا بدائی رخ نماید:
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در بیان توصیهی آن سرحلقهی اهل نیاز، به کتمان سرّ و نهفتن راز.
هوش مصنوعی: در توصیههای آن پیشوای اهل نیاز، بر اهمیت پنهانکاری و نگهداری اسرار تأکید شده است.
سری اندر گوش هر یک، باز گفت
باز گفت این راز را باید نهفت
هوش مصنوعی: در گوش هر کسی خبری نهانی وجود دارد که باید آن را پنهان نگه داشت و دوباره به یادآوری آن میپردازند.
با مخالف، پرده دیگرگون زنید
با منافق، نعل را وارون زنید
هوش مصنوعی: با کسانی که مخالفت میکنند، به طریقی دیگر رفتار کنید و با کسانی که دو رو هستند، به گونهای کاملاً متفاوت برخورد کنید.
خوش ببینید از یسار و از یمین
ز آنکه دزدانند، ما را در کمین
هوش مصنوعی: به اطراف خود با احتیاط نگاه کنید، زیرا دشمنان در کمین هستند و ممکن است به شما آسیب برسانند.
بی خبر، زین ره نگردد تا خبر
ای رفیقان، پا نهید آهستهتر
هوش مصنوعی: بیخبر از این مسیر نروید، تا زمانی که آگاه شوید. ای دوستان، آرامتر قدم بردارید.
پای ما را، نی اثر باشد نه جای
هر که نقش پای دارد، گو میای
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به این معنا اشاره میکند که نشانهها و آثار افراد به قدری بلندمرتبه و مهم هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. این بدان معناست که هر کسی که در زندگیاش تاثیرگذار باشد، نقش و نشانهای از خود به جا میگذارد که نمیتوان آن را فراموش کرد. در واقع، شاعر از تفاوت میان افراد عادی و افرادی که تاثیری واقعی و lasting دارند سخن میگوید و تصریح میکند که در زندگی همه ما اثراتی بر جا میماند.
کس مبادا ره بدین مستی برد
پی بدین مطلب، به تردستی برد
هوش مصنوعی: هیچکس نباید در این حالت مستی به دنبال راهی برود؛ این مطلب نیاز به هوشیاری و دقت دارد.
در کف نامحرم افتد، راز ما
بشنود گوش خران، آواز ما
هوش مصنوعی: اگر راز ما در دست کسی بیفتد که به آن نامحرم است، مانند این است که گوشهای نادان و بیخبر، صدای ما را میشنوند.
راز عارف، در لب عام اوفتد
طشت اهل معنی از بام اوفتد
هوش مصنوعی: راز عرفانی که عارف دارد، ممکن است به سادگی توسط افراد معمولی بیان شود و این باعث میشود که فهم عمیقتری از معنویات و علوم باطنی از بین برود. در واقع، وقتی که معانی عرفانی به زبان عمومی بیفتد، حقیقت معنوی آن به گونهای نمایان میشود که شاید برای بسیاری قابل درک نباشد.
عارفان را قصه با عامی کشد
کار اهل دل به بدنامی کشد
هوش مصنوعی: عارفان با داستانهای خود، مردم عادی را جذب میکنند، اما برخی از اهل دل از این تجارب بدنام میشوند.
این وصیت کرد با اصحاب خویش
تا به کلی پرده برگیرد ز پیش
هوش مصنوعی: او با یارانش وصیت کرد که پرده را کامل کنار بزنند و حقیقت را نمایان کنند.
گفتشان کای سرخوشان میپرست
خورده می؛ از جام ساقی الست
هوش مصنوعی: به آنهای خوشحال و شاداب گفتم: ای دوستان، از می نوشید و لذت ببرید؛ از جام دلبری که حقیقت را به شما نشان میدهد.
اینک آن ساغر به کف ساقی منم
جمله اشیا فانی و، باقی منم
هوش مصنوعی: حالا من آن جام را در دست دارم و میگویم که همه چیزهایی که وجود دارند، ناپایدارند و من تنها چیزی هستم که باقی میماند.
در فنای من شما هم باقییید
مژده ای مستان که مست ساقییید
هوش مصنوعی: در حالات ناچیز و نیستی من، وجود شما هم در آنجا باقی است. خبر خوب برای همه شیداییها این است که شما تحت تأثیر نوشیدنیهای ساقی هستید.