گنجور

بخش ۹

در بیان اینکه چون معشوق ازلی جمال لم یزلی مر عشاق را نمود و بادۀ عشق طالبان مشتاق را پیمود از در امتحان درآمد، شیوه‌های معشوقی بکار آورد، منکرین جام سعادت را سرخوش از جام شقاوت کرده، بدیشان گماشت و چیزی از لوازم عاشق کشی فرو نگذاشت تا شرایط معشوقی با تکالیف عاشق، موافق آید.

لاجرم آن شاهد صبح ازل
پادشاه دلبران، عز و جل
چون جمال بی مثال خود نمود
ناظران را عقل و دل از کف ربود
پس شراب عشقشان در جام ریخت
هر یکی را در خور، اندر کام ریخت
باده‌شان اندر رگ و پی جا گرفت
عشقشان درجان و دل، مأوا گرفت
جلوه‌ی معشوق، شورانگیز شد
خنجر عاشق کشی، خونریز شد
پس براه امتحان شد، رهسپار
خواست تا پیدا کند آلات کار
بانگ برزد فرقه‌ی ناکام را
بی نصیبان نخستین جام را
کای ز جام اولینتان اجتناب
جام دیگر هست ما را پر شراب
ظلم می‌ریزد ازین لبریز جام
ساقیش جام شقاوت کرده نام
مستی آن، عشرت و عیش و سرور
نشئه‌ی آن نخوت و ناز و غرور
هردو، می، لیکن مخالف در خواص
هر یکی را نشأه‌یی ممتاز و خاص
آن یکی مشحون تسلیم و رضا
آن یکی مملو ز آسیب و قضا
کیست، کو زین جام گردد جرعه نوش؟
پند ساقی را کشد چون در بگوش؟
پرده پیش چشم حق بینان شود
آلت قتاله‌ی اینان شود
ظلمتی گردد، بپوشد نور را
فوق روز آرد شب دیجور را
برکشد بر قتلشان، شمشیر تیز
جسمشان را سازد از کین ریز ریز
تلخ سازد آب شیرینشان بکام
روز روشنشان کند تاریک شام
گردد از تأثیر این فرخ شراب
از جلال و جاه و منصب، کامیاب
لیکن آخر، نار سوزان جای اوست
دوزخ آتشفشان، مأوای اوست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در بیان اینکه چون معشوق ازلی جمال لم یزلی مر عشاق را نمود و بادۀ عشق طالبان مشتاق را پیمود از در امتحان درآمد، شیوه‌های معشوقی بکار آورد، منکرین جام سعادت را سرخوش از جام شقاوت کرده، بدیشان گماشت و چیزی از لوازم عاشق کشی فرو نگذاشت تا شرایط معشوقی با تکالیف عاشق، موافق آید.
هوش مصنوعی: در این متن، بیان شده که معشوق ازلی با زیبایی بی‌پایان خود دل عاشقان را مجذوب کرده و عشق را در دل مشتاقان به وجود آورده است. او برای آزمایش و سنجش عشق، روش‌هایی را به کار می‌برد و کسانی که به حقیقت عشق اعتقاد ندارند، با شادی از تلخی‌های زندگی پر می‌کند. او هیچ چیزی را از امکانات عاشق‌کشی دریغ نمی‌کند تا شرایط عشق و وظایف عاشق را هم‌راستا و هماهنگ کند.
لاجرم آن شاهد صبح ازل
پادشاه دلبران، عز و جل
هوش مصنوعی: بدون شک آن معشوق جاودانه و زیبا، فرمانروای دل‌های عاشقان است.
چون جمال بی مثال خود نمود
ناظران را عقل و دل از کف ربود
هوش مصنوعی: چون زیبایی بی‌نظیرش را به تماشا گذشت، عقل و دل بینندگان را به طور کامل تحت تأثیر قرار داد و از دستشان رفت.
پس شراب عشقشان در جام ریخت
هر یکی را در خور، اندر کام ریخت
هوش مصنوعی: پس از آنکه عشق آنها همچون شرابی گرانبها در ظرفی ریخته شد، هر یک از آنان طبق نیاز و شایستگی خود از آن نوشیدند و لذت بردند.
باده‌شان اندر رگ و پی جا گرفت
عشقشان درجان و دل، مأوا گرفت
هوش مصنوعی: شراب آن‌ها در رگ و بدنشان نفوذ کرده و عشقشان در روح و دلشان خانه کرده است.
جلوه‌ی معشوق، شورانگیز شد
خنجر عاشق کشی، خونریز شد
هوش مصنوعی: زیبایی و جذبه‌ی معشوق باعث شوق و هیجان شد و در عین حال، عشق به شدت آسیب‌زننده و خطرناک گردید.
پس براه امتحان شد، رهسپار
خواست تا پیدا کند آلات کار
هوش مصنوعی: پس او برای امتحان، عزم سفر کرد تا ابزارهای کار را پیدا کند.
بانگ برزد فرقه‌ی ناکام را
بی نصیبان نخستین جام را
هوش مصنوعی: صدای بلندی به گوش رسید که به گروهی بسیار مغبون و ناکام خبر می‌دهد که از نعمت‌ها و شادکامی‌های اولیه‌ محروم شده‌اند.
کای ز جام اولینتان اجتناب
جام دیگر هست ما را پر شراب
هوش مصنوعی: بگفته شاعر، از نوشیدن جام اول بپرهیزید، چرا که برای ما در انتظار جامی دیگر پر از شراب است.
ظلم می‌ریزد ازین لبریز جام
ساقیش جام شقاوت کرده نام
هوش مصنوعی: شراب خونین و تلخی از جام ساقی می‌ریزد و به خاطر این شقاوت، نامش زشت و ناپسند شده است.
مستی آن، عشرت و عیش و سرور
نشئه‌ی آن نخوت و ناز و غرور
هوش مصنوعی: مستی او باعث شادی و خوشی است و این نشئه به گونه‌ای است که همراه با خود کبر و خودپسندی به همراه دارد.
هردو، می، لیکن مخالف در خواص
هر یکی را نشأه‌یی ممتاز و خاص
هوش مصنوعی: هر دو مایه‌ی شگفتی دارند، اما ویژگی‌های خاصی که هر یک را منحصر به فرد می‌کند، با یکدیگر متفاوت است.
آن یکی مشحون تسلیم و رضا
آن یکی مملو ز آسیب و قضا
هوش مصنوعی: یکی از افراد در آرامش و تسلیم تقدیر زندگی می‌کند و دیگری پر از آسیب‌ها و تأثیرات سرنوشت است.
کیست، کو زین جام گردد جرعه نوش؟
پند ساقی را کشد چون در بگوش؟
هوش مصنوعی: کیست که با این جام، عشق و لذت را تجربه کند؟ چه کسی می‌تواند نصیحت ساقی را بشنود و به آن عمل کند؟
پرده پیش چشم حق بینان شود
آلت قتاله‌ی اینان شود
هوش مصنوعی: پرده‌ای که در برابر ناظرین حق است، به وسیله‌ای برای آسیب رساندن به آنان تبدیل می‌شود.
ظلمتی گردد، بپوشد نور را
فوق روز آرد شب دیجور را
هوش مصنوعی: وقتی که تاریکی برمی‌خیزد، نور را می‌پوشاند و شب غم‌انگیز را بر روز چیره می‌کند.
برکشد بر قتلشان، شمشیر تیز
جسمشان را سازد از کین ریز ریز
هوش مصنوعی: این بیت به بررسی حس انتقام و جنگ می‌پردازد. شاعر به تصویر می‌کشد که چگونه در اثر کینه و دشمنی، فردی با شمشیر خود به خونریزی و قتل دشمنان می‌پردازد. تیزی شمشیر نماد قوت و قاطعیت او در عمل است و از این طریق، نشان می‌دهد که کینه و دشمنی می‌تواند به خشونت و نزاع منجر شود.
تلخ سازد آب شیرینشان بکام
روز روشنشان کند تاریک شام
هوش مصنوعی: آب شیرین آن‌ها را تلخ می‌کند و روز روشنشان را به شبی تاریک تبدیل می‌نماید.
گردد از تأثیر این فرخ شراب
از جلال و جاه و منصب، کامیاب
هوش مصنوعی: به واسطه‌ی تأثیر این خوشبو و دلپذیر شراب، فردی که دارای مقام و عزت است، به خوشبختی و کامیابی دست می‌یابد.
لیکن آخر، نار سوزان جای اوست
دوزخ آتشفشان، مأوای اوست
هوش مصنوعی: اما در نهایت، جای او آتش سوزانی است و دوزخ آتشفشانی، سرزمین اوست.

حاشیه ها

1397/06/18 06:09
احدی

تلخ سازد آب شیرینشان بکام
روز روشنشان کند تاریک چشم
قافیه ندارد!

1397/06/18 16:09
محسن ، ۲

روز روشنشان کند تاریک شام

1399/01/14 18:04

درود بر ادیبان---اساسا این دیدگاه و اینکه عاشقان خداوند دچار انواع دردها و مصیبت ها میشود متعلق به یک دوران خاص فرهنگی بوده که مردم از دانائی و وظیفه چندان آگاهی نداشتند و شاعر های درباری برآن بودند که بدبختی و ستم کشی مردمان را مشیت الهی قلمداد کنند و از طرفی هم مردم ستم کش و نا امید را عاشق خدا بدانند و از این راه توانستند بیش از صد سال مردم را از تفکر و لعقل باز دارند و آنها را بنده خدای تصورات خود بنمایند.خدائی که خالق شرینی و آب زلال است هرگز بنده اش را به عمد به خوردن آب تلخ دستور نمی دهد مگر به مجازات گناهانی که میکنند . پس وصف تلخکامی ها و شکست ها و مصیبت های مردم زمانه وآنرا بخدا نسبت دادن کمال ناسپاسی نسبت به خداوند و منتهی نوکری به دربار حاکمان است