گنجور

بخش ۱۰

در بیان اینکه از هر کس مقتضیات طینت بظهور آید و بازگشت هرشیء باصل خودست و این سعادت و آن شقاوت را ظاهر الصلاح بودن باخراج از قانون فلاح شرط نیست. بلکه جنسیت و سنخیت مرادست و همانست که سعید را باوج علیین کشاند الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و شقی را در حضیض سجین نشاند و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. لهذا با اینهمه احتجاج از روی لجاج روی از حق برتافتند:

چون چشم خدای بین نداری، باری
خورشید پرست شو! نه گوساله پرست

و بهوای جام شقاوت که کفر مطلق‌ست آمدند و دم از مخالفت ولی کامل که پنجه در پنجه حق ست زدند.

پس برآمد جام بر کف، دست غیب
سر برآوردند مشتاقان ز جیب
چون مگس کردند غوغا بر سرش
می‌ربودند از کف یکدیگرش
اول آن می قسمت ابلیس شد
که وجودش مصدر تلبیس شد
جرعه‌ای هم ز آن قدح هابیل خورد
ز آن سبب خون دل قابیل خورد
گشت قسمت جرعه‌یی شداد را
جرعه‌ای نمرود بد بنیاد را
جرعه‌یی طالوت بد اندیش را
جرعه‌یی فرعون کافر کیش را
همچنان بر هر گروه از هر قبیل
آن شراب عقل کش بودی سبیل
باز آن می در قدح سیال بود
هرچه می خوردند، مالامال بود
باز ساقی لب به استهزا گشود
گفت رسم باده خواری این نبود!
آن معربد خوی درد آشام کو؟
باده‌ی ما را، حریف جام کو؟
گفت هان در احتیاط باده باش
جام را آمد حریف، آماده باش
این شقاوت را ز سرداران؛ منم
دوزخت را از خریداران، منم
با حسینت، هم ترازویی کنم
در هلاکش، سخت بازویی کنم
خانه‌اش را سیل بنیان کن، منم
دانه‌اش را، آتش خرمن منم
خشک کرد آن چشمه‌ی سیال را
درکشید آن جام مالامال را
پاک بینان چون که چشم انداختند
دست و صاحبدست را بشناختند
دست ساقی نخستین جام بود
کز نخستین جام، درد آشام بود
ذکر سرمستان سرم را کرد مست
عشق پای افشرد و مطلب شد ز دست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در بیان اینکه از هر کس مقتضیات طینت بظهور آید و بازگشت هرشیء باصل خودست و این سعادت و آن شقاوت را ظاهر الصلاح بودن باخراج از قانون فلاح شرط نیست. بلکه جنسیت و سنخیت مرادست و همانست که سعید را باوج علیین کشاند الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و شقی را در حضیض سجین نشاند و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. لهذا با اینهمه احتجاج از روی لجاج روی از حق برتافتند:
هوش مصنوعی: هر کسی براساس ویژگی‌های باطنی‌اش عمل می‌کند و در نهایت هر چیز به ذات خود برمی‌گردد. سعادت و شقاوت به ظاهری خوب یا بد بستگی ندارد، بلکه به نوع و ماهیت اصلی هر چیز مرتبط است. این حقیقت باعث می‌شود که افرادی که شایسته‌اند به درجات عالی برسند و کسانی که به کفر و نادرستی روی می‌آورند، در مشکلات و تاریکی‌ها قرار گیرند. در نهایت، با وجود تمامی دلایل و برهان‌ها، برخی به خاطر لجاجت و stubbornness از پذیرش حق منحرف می‌شوند.
چون چشم خدای بین نداری، باری
خورشید پرست شو! نه گوساله پرست
هوش مصنوعی: اگر نگاه خداوند را نمی‌بینی، پس به جای پرستش گوساله، خورشید را بپرست!
و بهوای جام شقاوت که کفر مطلق‌ست آمدند و دم از مخالفت ولی کامل که پنجه در پنجه حق ست زدند.
هوش مصنوعی: با نیت بد و ناپسند، که نشانه کفر است، به میدان آمدند و به مخالفت با ولی حقیقی، که همواره در پی حق است، پرداختند.
پس برآمد جام بر کف، دست غیب
سر برآوردند مشتاقان ز جیب
هوش مصنوعی: پس لیوانی در دست برمی‌دارند و افرادی که مشتاق‌اند، ناگهان از جیب‌های خود دست در می‌آورند.
چون مگس کردند غوغا بر سرش
می‌ربودند از کف یکدیگرش
هوش مصنوعی: مگس‌ها به خاطر او سر و صدا راه انداختند و باعث می‌شدند که یکدیگر را رقیب خود بدانند و از یکدیگر بربایند.
اول آن می قسمت ابلیس شد
که وجودش مصدر تلبیس شد
هوش مصنوعی: در ابتدا، شرارت و وسوسه‌های ابلیس باعث شد که وجود او دلیلی برای فریب و گمراهی دیگران باشد.
جرعه‌ای هم ز آن قدح هابیل خورد
ز آن سبب خون دل قابیل خورد
هوش مصنوعی: یک جرعه از آن جام هابیل نوشید، و به همین خاطر قابیل خون دل خورد.
گشت قسمت جرعه‌یی شداد را
جرعه‌ای نمرود بد بنیاد را
هوش مصنوعی: سرنوشت شوم شداد به گنجایشی محدود ختم شد، همان‌طور که سرنوشت نمرود، که فردی بی‌خود و بی‌اساس بود، به سرنوشتی ناامیدکننده انجامید.
جرعه‌یی طالوت بد اندیش را
جرعه‌یی فرعون کافر کیش را
هوش مصنوعی: نوشیدنی تلخی که مربوط به طاعت و فرمانبرداری از حاکمان است، هم چنین نوشیدنی دیگری که به کفر و انکار خداوند تعلق دارد.
همچنان بر هر گروه از هر قبیل
آن شراب عقل کش بودی سبیل
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هر گروه از آدم‌ها تحت تأثیر عقل و اندیشه خود، به نوعی خاص در حال استفاده از آن هستند و طرز تفکر و عقلانیت آنها بر روی رفتار و کردارشان تأثیر می‌گذارد. در واقع، شراب عقل به نوعی می‌تواند نماد روشنفکری و آگاهی باشد که بر سر سبیل (یعنی چهره و رفتار) هر فرد نمایان می‌شود.
باز آن می در قدح سیال بود
هرچه می خوردند، مالامال بود
هوش مصنوعی: دوباره آن شراب در جام به خوبی جاری بود و هر کسی که می‌نوشید، جامش پر از شراب می‌شد.
باز ساقی لب به استهزا گشود
گفت رسم باده خواری این نبود!
هوش مصنوعی: ساقی با تمسخر گفت: این طور نبوده که برای نوشیدن شراب اینطور رفتار کنیم!
آن معربد خوی درد آشام کو؟
باده‌ی ما را، حریف جام کو؟
هوش مصنوعی: کجاست آن کسی که می‌تواند درد ما را درک کند؟ کجاست هم‌نوشی که بتواند با ما در باده‌نوشی شریک شود؟
گفت هان در احتیاط باده باش
جام را آمد حریف، آماده باش
هوش مصنوعی: گفت: به هوش باش، در نوشیدن شراب احتیاط کن. اکنون رفیق با تو است، آماده باش تا باده بخوری.
این شقاوت را ز سرداران؛ منم
دوزخت را از خریداران، منم
هوش مصنوعی: من سرنوشت تلخی دارم و در این دنیای سخت و نامهربان، من خودم را در دامان خریدارانی می‌بینم که به بدی و شقاوت متهمند.
با حسینت، هم ترازویی کنم
در هلاکش، سخت بازویی کنم
هوش مصنوعی: من با حسین تو، در مصیبتش در یک ترازوی قضاوت می‌کنم و در سختی‌ها به او کمک می‌کنم.
خانه‌اش را سیل بنیان کن، منم
دانه‌اش را، آتش خرمن منم
هوش مصنوعی: او خانه‌اش را به طور کلی نابود می‌کند، اما من آرام آرام وجودش را از بین می‌برم. من شعله‌ای هستم که خرمن او را می‌سوزاند.
خشک کرد آن چشمه‌ی سیال را
درکشید آن جام مالامال را
هوش مصنوعی: آن چشمه‌ی روان را خشک کرد و آن جام پر از مایه را به خود کشید.
پاک بینان چون که چشم انداختند
دست و صاحبدست را بشناختند
هوش مصنوعی: پاکیزه دلان وقتی به چیزی نگاه می‌کنند، به خوبی و وضوح، دست‌های متفاوت و صاحبان آن‌ها را تشخیص می‌دهند.
دست ساقی نخستین جام بود
کز نخستین جام، درد آشام بود
هوش مصنوعی: دست ساقی، که اولین جام را در دست دارد، نشان دهنده این است که از همان نخستین جام، دردی وجود داشته است که باید نوشید.
ذکر سرمستان سرم را کرد مست
عشق پای افشرد و مطلب شد ز دست
هوش مصنوعی: ذکر و یاد عاشقان، مرا به حال مستی انداخت و عشق به قدری تأثیر گذاشت که خویشتن را فراموش کردم و نتوانستم بر خود مسلط باشم.

حاشیه ها

1397/02/02 06:05
بنده

با سلام
بیت ششم جالوت بد اندیش درست است.
با تشکر

1397/06/18 06:09
احدی

جرعه‌یی هم ز آن قدح هابیل خورد
ز آن سبب خون دل قابیل خورد
قاعدتاً جای هابیل و قابیل باید عوض شود. چون "قابیل" از جام شقاوت نوشید و خون دل "هابیل" را خورد