بخش ۳ - غزل
خم ابروی او در جان فزائی
طراز آستین دلربائی
خدا از لطف محضش آفریده
به نام ایزد زهی لطف خدائی
به غمزه چشم مستش کرده پیدا
رسوم مستی و سحر آزمائی
ز کوی او غباری کاورد باد
کند در چشم جانها توتیائی
چو بنماید رخ چون ماه تابان
برو پیشش گدائی کن گدائی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1391/12/23 12:02
محمدحسن سورانی
مصراع دوم بیت دوم ایراد وزنی دارد
1393/11/03 17:02
حسین
ایراد وزنی ندارد، اگر آن را «بنامیزد» بخوانیم.
1399/02/09 20:05
آزاد
دوست ارجمند "حسین" صحصیح می فرمایند : در حقیقت واژه «بنامیزد» به معنای چشم بد از او دور باد، در گذشته و در میان آثار شاعران پارسی گوی بارها استفاده شده است مانند:
مزین کرده مجلس مان نگاری
بنامیزد زهی شیرین و زیبا
"انوری"
و یا :
بنامیزد بنامیزد نگه کن تا توان بودن
غلام آنچنان روئی که گل رنگ آرد از رویش .
"نظامی" .