گنجور

غزل شمارهٔ ۴۶

لعل نوشینش چو خندان می‌شود
در جهان شکر فراوان می‌شود
قد او هرگه که جولان می‌کند
گوییا سرو خرامان می‌شود
پرتو رویش چو می‌تابد ز دور
آفتاب از شرم پنهان می‌شود
قصهٔ زلفش نمی‌گویم به کس
زآنکه خاطرها پریشان می‌شود
من نه تنها می‌شوم حیران او
هرکه او را دید حیران می‌شود
گرچه می‌گوید که بنوازم ترا
تا نگه کردی پشیمان می‌شود
با عبید ار نرم می‌گردد دلت
کارهای سختش آسان می‌شود
هرکه را شاهی عالم آرزوست
بندهٔ درگاه سلطان می‌شود
شاه اویس آن خسرو دریا دلی
کآفتابش بندهٔ فرمان می‌شود
خسروی کز کلک گوهربار او
کار بی‌سامان به سامان می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لعل نوشینش چو خندان می‌شود
در جهان شکر فراوان می‌شود
هوش مصنوعی: زمانی که لبخند زیبای او در دنیا ظاهر می‌شود، شکر و شیرینی در همه جا گسترش پیدا می‌کند.
قد او هرگه که جولان می‌کند
گوییا سرو خرامان می‌شود
هوش مصنوعی: هر وقت قد او به حرکت در می‌آید، گویی که سرو زیبایی در حال راه رفتن است.
پرتو رویش چو می‌تابد ز دور
آفتاب از شرم پنهان می‌شود
هوش مصنوعی: زمانی که نور چهره‌اش از دور مانند آفتاب می‌تابد، به خاطر این زیبایی و درخشندگی‌اش، از خجالت خود را پنهان می‌کند.
قصهٔ زلفش نمی‌گویم به کس
زآنکه خاطرها پریشان می‌شود
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم داستان موهای او را برای کسی بگویم، زیرا این کار دل‌ها را آشفته می‌کند.
من نه تنها می‌شوم حیران او
هرکه او را دید حیران می‌شود
هوش مصنوعی: هر کسی که او را ببیند، مثل من حیران و شگفت‌زده می‌شود.
گرچه می‌گوید که بنوازم ترا
تا نگه کردی پشیمان می‌شود
هوش مصنوعی: هرچند که به من می‌گوید که تو را نوازش کنم، اما وقتی به من نگاه می‌کنی، احساس پشیمانی به او دست می‌دهد.
با عبید ار نرم می‌گردد دلت
کارهای سختش آسان می‌شود
هوش مصنوعی: اگر با عبید لطیف و مهربان باشی، کارهای دشوار برایت آسان خواهد شد.
هرکه را شاهی عالم آرزوست
بندهٔ درگاه سلطان می‌شود
هوش مصنوعی: هر کسی که آرزوی دستیابی به مقام و موقعیتی بزرگ را دارد، ناچار به این است که به خدمت حاکم و قدرتی برتر درآید.
شاه اویس آن خسرو دریا دلی
کآفتابش بندهٔ فرمان می‌شود
هوش مصنوعی: شاه اویس، آن پادشاه با دل بزرگ، همانطور که خورشید به فرمان او درمی‌آید.
خسروی کز کلک گوهربار او
کار بی‌سامان به سامان می‌شود
هوش مصنوعی: شاهی که با قلم پرارزشش، کارهای نامنظم و بی‌نظم را به سامان و نظم می‌آورد.