گنجور

غزل شمارهٔ ۴۵

سعادت روی با دین تو دارد
غنیمت خانهٔ زین تو دارد
زهی دولت زهی طالع زهی بخت
که شب‌پوش و عرقچین تو دارد
چه مقبل هندویی کآن خال زیباست
که مسکن لعل شیرین تو دارد
قبا گوئی چه نیکی کرده‌باشد
که در بر سرو سیمین تو دارد
صبا دنیا معطر کرده گوئی
گذر بر زلف پرچین تو دارد
بسی دیدم پریرویان در آفاق
ندیدم کس که آئین تو دارد
به عالم هر کسی را کیش و دینی است
عبید بینوا دین تو دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سعادت روی با دین تو دارد
غنیمت خانهٔ زین تو دارد
هوش مصنوعی: سعادت و خوشبختی تنها با وجود تو و دین تو به دست می‌آید؛ مانند اینکه خانه‌ای از زیبایی و زینت تو پر شده است.
زهی دولت زهی طالع زهی بخت
که شب‌پوش و عرقچین تو دارد
هوش مصنوعی: چه نعمت و خوش‌شانسی بزرگی! که شب، پوشش و عرقچین تو را داراست.
چه مقبل هندویی کآن خال زیباست
که مسکن لعل شیرین تو دارد
هوش مصنوعی: آن هندو خوش‌منظری که به خاطر خال زیبایش شناخته شده است، انگار خانه‌اش در لعل شیرین تو قرار دارد.
قبا گوئی چه نیکی کرده‌باشد
که در بر سرو سیمین تو دارد
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد کسی در مقابل زیبایی و ظاهر دلربای تو قرار گرفته و شاید به خاطر این زیبایی یا مقام تو، نیکی و لطفی به او شده است.
صبا دنیا معطر کرده گوئی
گذر بر زلف پرچین تو دارد
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به گونه‌ای دنیا را خوشبو کرده که انگار از میان موهای موجدار تو عبور کرده است.
بسی دیدم پریرویان در آفاق
ندیدم کس که آئین تو دارد
هوش مصنوعی: من در جاهای مختلف و در میان مردم زیبایی‌های زیادی را دیدم، اما هیچ‌کس را نیافتم که مانند تو ادب و رفتار داشته باشد.
به عالم هر کسی را کیش و دینی است
عبید بینوا دین تو دارد
هوش مصنوعی: هر کسی در دنیا اعتقادات و باورهای خاص خود را دارد، اما عبید بینوا به نوعی به دین تو پیرو است.