غزل شمارهٔ ۴۱
دوش لعلت نفسی خاطر ما خوش میکرد
دیده میدید جمال تو و دل غش میکرد
روی زیبای تو با ماه یکایک میزد
سر گیسوی تو با باد کشاکش میکرد
سنبل زلف تو هرلحظه پریشان میشد
خاطر خستهٔ عشاق مشوش میکرد
زو هر آن حلقه بر گوشهٔ مه میافتاد
دل مسکین مرا نعل در آتش میکرد
تیر بر سینهام آن غمزهٔ فتان میزد
قصد خون دلم آن عارض مهوش میکرد
از خط و خال و بناگوش و لب و چشم و رخت
هرکه یک بوسه طمع داشت غلط شش میکرد
پیش نقش رخ تو دیدهٔ خونریز عبید
صفحهٔ چهره به خونابه منقش میکرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوش لعلت نفسی خاطر ما خوش میکرد
دیده میدید جمال تو و دل غش میکرد
هوش مصنوعی: دیشب وقتی به یاد تو بودم، لبخند زیبایت ذهنم را شاد کرد و با دیدن ظاهرت، قلبم تحتتأثیر قرار گرفت و به تپش افتاد.
روی زیبای تو با ماه یکایک میزد
سر گیسوی تو با باد کشاکش میکرد
هوش مصنوعی: زیبایی روی تو به قدری دلرباست که اگر ماه هم به آن نگاه کند، شرمنده میشود. همچنین گیسوان تو آنقدر دلنشین و خوشحالت است که با وزش باد به آرامی در حال نوسان و رقصیدن است.
سنبل زلف تو هرلحظه پریشان میشد
خاطر خستهٔ عشاق مشوش میکرد
هوش مصنوعی: زلفهای تو هر لحظه در هم و پریشان میشود و این موضوع دلهای خستهی عاشقان را به هم میریزد و آرامش آنها را بر هم میزند.
زو هر آن حلقه بر گوشهٔ مه میافتاد
دل مسکین مرا نعل در آتش میکرد
هوش مصنوعی: هر بار که حلقهٔ انگشتر به گوشهٔ ماه میافتاد، دل بیچارهی من مانند نعلی در آتش میسوزید.
تیر بر سینهام آن غمزهٔ فتان میزد
قصد خون دلم آن عارض مهوش میکرد
هوش مصنوعی: غمزهٔ جذاب تو مانند تیر به قلبم مینشیند و چهرهٔ زیبا و دلربایت قصد کشتن دلم را دارد.
از خط و خال و بناگوش و لب و چشم و رخت
هرکه یک بوسه طمع داشت غلط شش میکرد
هوش مصنوعی: هر کسی که از زیباییها و جذابیتهای چهره و اندام دیگری، امیدی به یک بوسه داشت، در حقیقت در اشتباه بود.
پیش نقش رخ تو دیدهٔ خونریز عبید
صفحهٔ چهره به خونابه منقش میکرد
هوش مصنوعی: چهرهٔ تو آنچنان زیبا و جذاب است که اشکها و خون دل من در آن نقش میبندد و به عنوان یک اثر هنری، صفحۀ صورت من را به زیبایی زینت میدهد.
حاشیه ها
1397/02/12 04:05
کمال داودوند
در این جا در مصرع آخر این شعر خونابه (قدیمی مجاز) خون معنی میدهد
1404/03/12 07:06
احمد اسدی
در نگارش بیت چهارم، واژه "که" جا افتاده است. مصراع اول میبایست به این شکل اصلاح گردد:
زو هر آن حلقه که بر گوشهٔ مه میافتاد
جدای از آنکه جا افتادن این واژه مشکل وزن شعر ایجاد میکند، لازم به ذکر است که در تصویر نسخه کاغذی که در همین صفحه ارائه شده است نیز واژه "که" در مصراع اول بیت درج شده است.

عبید زاکانی