گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - ایضا در مدح شیخ ابواسحاق و ایوانی که او در شیراز میساخت میگوید

نفخات نسیم عنبر بار
میکند باز جلوه در گلزار
باز بر باد میدهد دل را
شادی پار و عشرت پیرار
دست موسی است در طلیعهٔ صبح
دم عیسی است در نسیم بهار
ناسخ نسخهٔ صحیفهٔ باغ
کرد منسوخ طبلهٔ عطار
روی گل زیر قطرهٔ شبنم
چون عرق کرد عارض دلدار
سبزه متفون طرهٔ سنبل
سرو مجنون شیوهٔ گلنار
غرقه در جوی گشته نیلوفر
زان میان بیدمشگ جسته کنار
تا گرد زد بنفشه طرهٔ جعد
غنچه بگشاد نافه‌های تتار
سرو و سوسن ز عطف باد سحر
متمایل نه مست نه هشیار
لاله بشکفت و باده صافی شد
ساقیا خیز و جام باده بیار
فصل گل را به خرمی دریاب
وقت خود را به نای و نی خوش‌دار
دست در زن به دامن گل و مل
می‌سرا هر دمی سنائی وار
«بعد از این دست ما و دامن دوست
پس از این گوش ما و حلقهٔ یار»
بر سمن نعره برگشاد تذرو
در چمن نعره برکشید هزار
شد ز آواز طوطی و دراج
گشت از نالهٔ چکاوک و سار
باغ پر پرده‌های موسیقی
راغ پر لحن‌های موسیقار
بلبل از شاخ گل به صد دستان
مدح سلطان همی کند تکرار
جم ثانی جمال دنیی و دین
ناصر شرع احمد مختار
پادشاه جهان ابواسحاق
آن جهان را پناه و استظهار
خسرو تاج بخش تخت نشین
شاه دریا نوال کوه وقار
آفتابیست آسمان رفعت
آسمانیست آفتاب شعار
چتر او را سپهر در سایه
منجقش را ستاره در زنهار
عرض از مبدعات کون و مکان
زبدهٔ حاصلات هفت و چهار
قبهٔ بارگاه ایوانش
برتر از هفت کوکب سیار
بزم را همچو حاتم طائی
رزم را همچو حیدر کرار
تیغ او چیست برق حادثه‌زای
رمح او چیست ابر صاعقه بار
بیرقش شیر اژدها پیکر
رایتش اژدهای شیر شکار
زویکی رای و صد هزار سپاه
زویکی مرد و صد هزار سوار
پرتو رای اوست آنکه از او
گرم گشت آفتاب را بازار
جرم خور تیره رای او روشن
عقل کف خفته بخت او بیدار
ذال با نون و دال از هجرت
رای خسرو بر آن گرفت قرار
کز پی روز بار و بزم طرب
این عمارت بنا کند معمار
وهم چون دید طرح او از دور
گفت از عجز یا اولی الابصار
این چه رسمیست بیکران وسعت
وین چه نقشیست آسمان کردار
عقل کل یا مهندس فلکست
بر زمین گشته بر چنین پرگار
گر کسی شرح این بنا گفتی
عقل باور نکردی این گفتار
لیک چون دیده دید و حس دریافت
عقل حس را کجا کند انکار
مرحبا ای به طرح خلد برین
حبذا ای به وضع دار قرار
صحن تو جانفزا چو صحن بهشت
شکل تو دلربا چو طلعت یار
روح شاید بنات را بنا
نوح ز یبد سرات را نجار
شمشه‌های تو آفتاب شعاع
سقفهای تو آسمان کردار
طاق اعلات تا ابد ایمن
از زلازل چو گنبد دوار
نقش دیوارهای را دایم
نصرت و فتح بر یمین و یسار
آسمان بر در تو چون حلقه
اختران تخته‌هاش را مسمار
شاید ار زانکه آشیانه کند
نسر طائر در او پرستووار
میکند این عمارت عالی
همت شاه شمه‌ای اظهار
ایکه آثار خسروان زمین
در اقالیم دیده‌ای بسیار
این عمار نگر بدیدهٔ عقل
بر تو تا کشف گردد این اسرار
آن آثاره تدل علیه
فانظرو افانظرو الی‌الاثار
تا غم عشق دلبران باشد
طرب عاشقان خوش گفتار
اهل دل تا کنند پیوسته
طلب نیکوان شیرین کار
اندرین بارگاه با تعظیم
اندرین تختگاه با مقدار
سال و مه کام‌ران و شادی کن
روز و شب عیش ساز و باده گسار
دور حکمت فزون ز حصر قیاس
سال عمرت برون ز حد شمار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نفخات نسیم عنبر بار
میکند باز جلوه در گلزار
هوش مصنوعی: نسیم خوشبو عطرِ عنبر را به همراه دارد و دوباره زیبایی‌های گلزار را به نمایش می‌گذارد.
باز بر باد میدهد دل را
شادی پار و عشرت پیرار
هوش مصنوعی: دل را دوباره به شادی و خوشی می‌سپارد، مانند بادی که شادی و خوشی را پر می‌کند.
دست موسی است در طلیعهٔ صبح
دم عیسی است در نسیم بهار
هوش مصنوعی: دست موسی در آغاز صبح و دم عیسی در نسیم بهار به تصویر کشیده شده است. این جمله به نوعی بزرگداشت پیامبران و رمز و رازهای زندگی را نشان می‌دهد؛ دستی که رهبری و راهنمایی را تداعی می‌کند و نسیمی که تازگی و زندگی را به همراه دارد.
ناسخ نسخهٔ صحیفهٔ باغ
کرد منسوخ طبلهٔ عطار
هوش مصنوعی: من در دستورات زندگی‌ام، نوشته‌های باستانی را به‌روز کرده‌ام و دیگر کارهای عطار را قدیمی و فراموش‌شده می‌دانم.
روی گل زیر قطرهٔ شبنم
چون عرق کرد عارض دلدار
هوش مصنوعی: وقتی که گلبرگ‌های گل زیر قطره‌های شبنم خیس شدند، به زیبایی چهره محبوب وش مانند می‌شود.
سبزه متفون طرهٔ سنبل
سرو مجنون شیوهٔ گلنار
هوش مصنوعی: سبزه‌ای که در زیر طرهٔ سنبل و سروی مجنون پنهان شده، به شیوه‌ای مانند گلنار است.
غرقه در جوی گشته نیلوفر
زان میان بیدمشگ جسته کنار
هوش مصنوعی: نیلوفر در جوی آب غوطه‌ور شده و از میان درختان بیدمشک، به سمت کنار آب رفته است.
تا گرد زد بنفشه طرهٔ جعد
غنچه بگشاد نافه‌های تتار
هوش مصنوعی: زمانی که بنفشه‌ها در حال رشد و شکفتن هستند، شکوفه‌های زیبا و نرم غنچه‌ها نیز به آرامی باز می‌شوند و عطر و طراوت خود را پخش می‌کنند.
سرو و سوسن ز عطف باد سحر
متمایل نه مست نه هشیار
هوش مصنوعی: در صبح زود، باد ملایم باعث شده که سرو و گل سوسن به یک سو خم شوند. نه نشانی از مستی در آن‌ها دیده می‌شود و نه از هوشیاری.
لاله بشکفت و باده صافی شد
ساقیا خیز و جام باده بیار
هوش مصنوعی: گل لاله شکفته شد و شراب صاف و زلالی آماده گردید. ای ساقی، برخیز و جام شراب را بیاور.
فصل گل را به خرمی دریاب
وقت خود را به نای و نی خوش‌دار
هوش مصنوعی: زمان گل‌ها را با شادابی و خوشحالی سپری کن و لحظه‌های خود را با نواختن سازهای خوب پر کن.
دست در زن به دامن گل و مل
می‌سرا هر دمی سنائی وار
هوش مصنوعی: دستت را به دامن گل و شراب بزن و هر لحظه مانند سنایی، طرب و شادابی را تجربه کن.
«بعد از این دست ما و دامن دوست
پس از این گوش ما و حلقهٔ یار»
هوش مصنوعی: از این به بعد ما باید از محبت و دست友 استفاده کنیم و پس از این، تنها باید به صدای یار گوش دهیم و با او ارتباط برقرار کنیم.
بر سمن نعره برگشاد تذرو
در چمن نعره برکشید هزار
هوش مصنوعی: بیداد و فریاد در فضای گلزار بلند شد و درختان با صدای زوزه‌ای به چمن پاسخ دادند.
شد ز آواز طوطی و دراج
گشت از نالهٔ چکاوک و سار
هوش مصنوعی: به خاطر آواز خوش طوطی و دراج، صدای ناله چکاوک و سار هم به گوش می‌رسد.
باغ پر پرده‌های موسیقی
راغ پر لحن‌های موسیقار
هوش مصنوعی: باغی پر از صداهای موسیقی، پر از نغمه‌های دلنواز موسیقیدان.
بلبل از شاخ گل به صد دستان
مدح سلطان همی کند تکرار
هوش مصنوعی: پرنده‌ای خوش‌آواز از ساقه گل، به شیوایی بسیار، در ستایش سلطان زمزمه می‌کند و این ستایش را مکرر تکرار می‌نماید.
جم ثانی جمال دنیی و دین
ناصر شرع احمد مختار
هوش مصنوعی: شخصی که زیبایی دنیوی و دین را به هم آمیخته و حامی دین احمد مختار است.
پادشاه جهان ابواسحاق
آن جهان را پناه و استظهار
هوش مصنوعی: ابواسحاق، پادشاهی که بر جهان حاکم است، برای آن دنیا چون پناه و تکیه‌گاهی به شمار می‌رود.
خسرو تاج بخش تخت نشین
شاه دریا نوال کوه وقار
هوش مصنوعی: خسرو، که تاجی بر سر دارد و بر تختی نشسته، شاهی است که دریا را به او نسبت می‌دهند و منش و وقار او به کوه‌ها می‌ماند.
آفتابیست آسمان رفعت
آسمانیست آفتاب شعار
هوش مصنوعی: خورشید در آسمان است و در علو و بلندی آسمان نمایان است و نور آن، نماد زیبایی و شکوه می‌باشد.
چتر او را سپهر در سایه
منجقش را ستاره در زنهار
هوش مصنوعی: چتر آسمان او را در سایه‌اش نگه می‌دارد و ستاره‌اش را در امان نگه می‌دارد.
عرض از مبدعات کون و مکان
زبدهٔ حاصلات هفت و چهار
هوش مصنوعی: در این دنیا و جهان، اشیاء و پدیده‌ها به عنوان برترین نتایج و میوه‌های آفرینش و ساختارهای طبیعی به شمار می‌روند.
قبهٔ بارگاه ایوانش
برتر از هفت کوکب سیار
هوش مصنوعی: گنبد این بارگاه از تمام سیاره‌های متحرک در آسمان بالاتر و برتر است.
بزم را همچو حاتم طائی
رزم را همچو حیدر کرار
هوش مصنوعی: در مهمانی و شادی‌ها باید مانند حاتم طائی سخاوتمند و بخشنده باشیم و در امور سخت و درگیری‌ها باید مانند حیدر کرار قوی و شجاع عمل کنیم.
تیغ او چیست برق حادثه‌زای
رمح او چیست ابر صاعقه بار
هوش مصنوعی: تیغ او چه چیزی را به یاد می‌آورد؟ آیا رمح او مانند یک ابر پر از رعد و برق است؟
بیرقش شیر اژدها پیکر
رایتش اژدهای شیر شکار
هوش مصنوعی: بیرق او نماد شیر و اژدهاست و پرچم او نشان‌دهنده قدرت و شجاعت در جنگل‌های خطرناک است.
زویکی رای و صد هزار سپاه
زویکی مرد و صد هزار سوار
هوش مصنوعی: از او یک نظر و صدها سپاه به وجود می‌آید، از او یک مرد و صدها سوار پدید می‌آید.
پرتو رای اوست آنکه از او
گرم گشت آفتاب را بازار
هوش مصنوعی: نور و روشنایی آفتاب به خاطر حضور اوست، که باعث رونق و گرمی بازار می‌شود.
جرم خور تیره رای او روشن
عقل کف خفته بخت او بیدار
هوش مصنوعی: عمل زشت او باعث شده که عقلش بیدار شود و شانس او در خواب باشد.
ذال با نون و دال از هجرت
رای خسرو بر آن گرفت قرار
هوش مصنوعی: با نون و دال، به رمز و راز هجرت بزرگ پادشاه، آرامش و سکونت یافت.
کز پی روز بار و بزم طرب
این عمارت بنا کند معمار
هوش مصنوعی: برای جشن و شادی و به یاد روزهای خوب، معمار این بنا را ساخته است.
وهم چون دید طرح او از دور
گفت از عجز یا اولی الابصار
هوش مصنوعی: تصویر او را که از دور دیدم، به خودم گفتم که شاید این ناتوانی من است که نمی‌توانم او را به درستی ببینم.
این چه رسمیست بیکران وسعت
وین چه نقشیست آسمان کردار
هوش مصنوعی: این چه طرز و قانونی است که در گستره بی‌پایان وجود دارد و این چه تصویری است که در آسمان عمل‌ها و رفتارها نقش بسته است؟
عقل کل یا مهندس فلکست
بر زمین گشته بر چنین پرگار
هوش مصنوعی: عقل کل یا مهندس آسمانی، بر روی زمین آمده است و با پرگار خود، دنیا را اندازه‌گیری می‌کند.
گر کسی شرح این بنا گفتی
عقل باور نکردی این گفتار
هوش مصنوعی: اگر کسی توضیحی درباره‌ی این ساختار بدهد، عقل تو آن‌قدر قانع نمی‌شود که این حرف‌ها را بپذیرد.
لیک چون دیده دید و حس دریافت
عقل حس را کجا کند انکار
هوش مصنوعی: اما وقتی که چشم دید و احساس فهمید، عقل چگونه می‌تواند حس را انکار کند؟
مرحبا ای به طرح خلد برین
حبذا ای به وضع دار قرار
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای که به زیبایی باغ بهشت می‌درخشی، چه خوب است حال تو که ثبات و آرامش را به ارمغان آورده‌ای.
صحن تو جانفزا چو صحن بهشت
شکل تو دلربا چو طلعت یار
هوش مصنوعی: محل تو روح‌انگیز است مانند بهشت و قیافه‌ات دلکش و جذاب مانند چهره‌ی محبوب است.
روح شاید بنات را بنا
نوح ز یبد سرات را نجار
هوش مصنوعی: شاید روح دختران به دست نوح ساخته شده باشد، گویی که آن‌ها از چوب و سرهدست کار طراحی شده‌اند.
شمشه‌های تو آفتاب شعاع
سقفهای تو آسمان کردار
هوش مصنوعی: چشمان تو مثل خورشید می‌درخشند و سقف‌های تو به مانند آسمانی هستند که بر روی این دنیا قرار دارد.
طاق اعلات تا ابد ایمن
از زلازل چو گنبد دوار
هوش مصنوعی: سقف‌های بلند همیشه از زمین‌لرزه‌ها در امان هستند، مانند گنبدی که به آرامی در حال چرخش است.
نقش دیوارهای را دایم
نصرت و فتح بر یمین و یسار
هوش مصنوعی: تصویر دیوارها دائماً نشان‌دهنده پیروزی و موفقیت در سمت راست و چپ است.
آسمان بر در تو چون حلقه
اختران تخته‌هاش را مسمار
هوش مصنوعی: آسمان در مقابل تو مانند حلقه‌ای از ستاره‌ها است که به تخته‌هایش میخ شده‌اند.
شاید ار زانکه آشیانه کند
نسر طائر در او پرستووار
هوش مصنوعی: شاید اگر پرنده‌ای بزرگ در اینجا لانه بسازد، پرستوها هم مانند او در همین جا و با او زندگی کنند.
میکند این عمارت عالی
همت شاه شمه‌ای اظهار
هوش مصنوعی: این بنا و ساختمان باعظمت، نشانه‌ای از تلاش و اراده‌ی بلند شاه را به نمایش می‌گذارد.
ایکه آثار خسروان زمین
در اقالیم دیده‌ای بسیار
هوش مصنوعی: تو در نقاط مختلف زمین نشانه‌هایی از پادشاهان و بزرگان را مشاهده کرده‌ای.
این عمار نگر بدیدهٔ عقل
بر تو تا کشف گردد این اسرار
هوش مصنوعی: نگاه کن به عقل و درک خودت تا بتوانی این رازها را بشناسی.
آن آثاره تدل علیه
فانظرو افانظرو الی‌الاثار
هوش مصنوعی: به نشانه‌ها و عواقب توجه کنید، چرا که این نشانه‌ها خود گواه بر واقعیت‌هایی هستند.
تا غم عشق دلبران باشد
طرب عاشقان خوش گفتار
هوش مصنوعی: تا زمانی که غم عشق معشوقان وجود دارد، شادی عاشقان خوش زبان همچنان ادامه خواهد داشت.
اهل دل تا کنند پیوسته
طلب نیکوان شیرین کار
هوش مصنوعی: افراد با احساس و دل‌سوز همیشه به دنبال پیدا کردن و ملاقات با انسان‌های نیکوکار و خوش‌رفتار هستند.
اندرین بارگاه با تعظیم
اندرین تختگاه با مقدار
هوش مصنوعی: در این مکان با احترام و ارادت رفتار کنید و در این محل با توجه و احتیاط نشسته و عمل کنید.
سال و مه کام‌ران و شادی کن
روز و شب عیش ساز و باده گسار
هوش مصنوعی: سال و ماه را خوش بگذران و در روز و شب شادی کن. از زندگی لذت ببر و به میگساری بپرداز.
دور حکمت فزون ز حصر قیاس
سال عمرت برون ز حد شمار
هوش مصنوعی: حکمت فراتر از محدودیت‌های استدلال است، و عمر تو هم از حد شمارش خارج شده است.

حاشیه ها

1399/03/24 19:05
علی خواص فر

تا گره زد بنفشه طرهٔ جعد، صحیح می باشد

1401/12/13 19:03
محمد سالاری

در بیت 6، سبزه مفتون طرهٔ سنبل، صحیح است.