گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - ایضا در مدح همو

خوش آن نسیم که بوئی ز زلف یار آرد
به عاشقی خبر یار غمگسار آرد
به سوی بلبل بیدل برد بشارت گل
به باغ مژدهٔ ایام نوبهار آرد
خوشا کسی که سلامی بدان دیار برد
وز آن دیار پیامی بدین دیار آرد
اگر نه پیک نسیم بهار رنجه شود
عنایتی به سر عاشقان زار آرد
که حال من به سر کوی یار عرضه کند
که یادش از من مهجور دلفکار آرد
به اختیار نکردم جدائی از بر یار
بلا که بر سر خاطر به اختیار آرد
غریب شهر کسانم که در شمار آیم
غریب بی سر و پا را که در شمار آرد
عبید را به از آن نیست در چنین سختی
که روی عجز به درگاه کردگار آرد
مگر که بخت بلندش ز خواب برخیزد
تهوری کند و دولتی به کار آرد
که آن غریب پریشان خسته کشتی عمر
ز موج لجهٔ ایام برکنار آرد
چو بخت دولت اقبال و فتح و نصرت روی
به سوی بارگه شاه کامکار آرد
جمال دنیی ودین خسرویکه روز نبرد
به زخم تیر فلک را به زینهار آرد
ز ترس کوه بلرزد کمر بیندازد
سموم قهرش اگر رو به کوهسار آرد
به گاه لطف دم خلق عنبر افشانش
شکست در نفس آهوی تتار آرد
جهان پناها آنی که گرد موکب تو
برای چرخ نهم تاج افتخار آرد
همای چتر تو چون سایه بر جهان افکند
قضا ز فتح و ظفر بر سرش نثار آرد
هر آرزو که ز بخت امتحان کنی در حال
به پیش رفت تو بی‌دفع و انتظار آرد
ز جور چرخ جفا پیشه در امان باشد
عنایت تو کسی را که در حصار آرد
حسود جاه ترا تخت و تاج باید لیک
زمانه از پی او ریسمان و دار آرد
عدو نشاند نهالی و بهر کشتن او
کمان ونیزه و شمشیر و تیربار آرد
خجسته کلک تو دایم ز بحر جود و کرم
برای گوش امل در شاهوار آرد
همه ثنای تو گویند هر زمان کامروز
متاع شعر به بازار روزگار آرد
دعا به پیش تو آرم که هرکسی تحفه
به قدر طاقت و امکان و اقتدار آرد
تو پایدار بمان تا ابد که بخت ترا
زمانه مژدهٔ اقبال پایدار آرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش آن نسیم که بوئی ز زلف یار آرد
به عاشقی خبر یار غمگسار آرد
هوش مصنوعی: نسیمی خوشحال‌کننده است که بویی از موهای معشوق بیاورد و در دل عاشق، خبر غم‌انگیز از یار را به همراه داشته باشد.
به سوی بلبل بیدل برد بشارت گل
به باغ مژدهٔ ایام نوبهار آرد
هوش مصنوعی: به سمت بلبل بی‌تاب، خبر خوش گل به باغ می‌رسد و نوید روزهای تازه بهار را می‌آورد.
خوشا کسی که سلامی بدان دیار برد
وز آن دیار پیامی بدین دیار آرد
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که سلامی از آن سرزمین به ارمغان آورد و پیامی از آنجا به این سرزمین بیاورد.
اگر نه پیک نسیم بهار رنجه شود
عنایتی به سر عاشقان زار آرد
هوش مصنوعی: اگر نسیم بهاری دل عاشقان غمگین را نوازش نکند، محبت و توجهی به آنها نخواهد رسید.
که حال من به سر کوی یار عرضه کند
که یادش از من مهجور دلفکار آرد
هوش مصنوعی: حال من به قدری بد است که دوست دارم در کوی دوست بروم و احساساتم را به او نشان دهم، اما یاد او از من دور است و دلم را می‌آزارد.
به اختیار نکردم جدائی از بر یار
بلا که بر سر خاطر به اختیار آرد
هوش مصنوعی: من به اراده خودم از یار عزیزم جدا نشدم، زیرا جدایی از او بر من بسیار سخت و دردناک است.
غریب شهر کسانم که در شمار آیم
غریب بی سر و پا را که در شمار آرد
هوش مصنوعی: من در این شهر فقط بی‌کسی را می‌شناسم که هیچ‌کس او را حساب نمی‌کند.
عبید را به از آن نیست در چنین سختی
که روی عجز به درگاه کردگار آرد
هوش مصنوعی: عبید در چنین شرایط دشواری بهتر است به جای نشان دادن ضعف و ناتوانی، نزد خداوند دعا کند و از او کمک بخواهد.
مگر که بخت بلندش ز خواب برخیزد
تهوری کند و دولتی به کار آرد
هوش مصنوعی: تنها زمانی که شانس او از خواب بیدار شود و به فعالیت بیفتد، ممکن است به موفقیتی دست یابد و به کار مشغول شود.
که آن غریب پریشان خسته کشتی عمر
ز موج لجهٔ ایام برکنار آرد
هوش مصنوعی: آن بی‌خانمان و سردرگم، خسته از کشتی زندگی، می‌خواهد از امواج پر تلاطم روزگار فاصله بگیرد و به‌دور دست یابد.
چو بخت دولت اقبال و فتح و نصرت روی
به سوی بارگه شاه کامکار آرد
هوش مصنوعی: زمانی که بخت و سرنوشت، خوشی و پیروزی را به همراه داشته باشد، به سوی محل قدرت و بزرگی پادشاهی که موفق و کارآمد است، کشیده می‌شود.
جمال دنیی ودین خسرویکه روز نبرد
به زخم تیر فلک را به زینهار آرد
هوش مصنوعی: زیبایی دنیا و دین همچون خسرو است که در روز جنگ، با زخم‌ها و تیرهای آسمان، خود را در امان نگه می‌دارد.
ز ترس کوه بلرزد کمر بیندازد
سموم قهرش اگر رو به کوهسار آرد
هوش مصنوعی: اگر خشم او به اندازه‌ای باشد که کوه را بلرزاند و آن را از جا بکند، ممکن است به کوهسار هم برسد و آثارش را نمایان کند.
به گاه لطف دم خلق عنبر افشانش
شکست در نفس آهوی تتار آرد
هوش مصنوعی: زمانی که به جمعی از مردم نیکی و لطف برسد، بویی خوش و دلپذیر همچون عطر عنبر از آن‌ها منتشر می‌شود، به گونه‌ای که حتی آهوی تاتاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
جهان پناها آنی که گرد موکب تو
برای چرخ نهم تاج افتخار آرد
هوش مصنوعی: جهان جایی است که در آن، وقتی که اطراف تو می‌گردیم، برای چرخش گردون، تاج افتخاری به دست می‌آوریم.
همای چتر تو چون سایه بر جهان افکند
قضا ز فتح و ظفر بر سرش نثار آرد
هوش مصنوعی: همای پرنده‌ای است که نماد خوشبختی و شانس است و در اینجا نشان دهنده‌ی عرش و حمایت الهی است. وقتی این پرنده بر جهان سایه می‌اندازد، نشانه‌ای از نعمت‌ها و برکات الهی است که به مردم می‌رسد. در این شرایط، سرنوشت و تقدیر به پیروزی و موفقیت ارزانی می‌دارد.
هر آرزو که ز بخت امتحان کنی در حال
به پیش رفت تو بی‌دفع و انتظار آرد
هوش مصنوعی: هر آرزویی که از سرنوشت امتحان کنی، به طور ناگهانی و بدون انتظار، به پیشرفت تو کمک می‌کند.
ز جور چرخ جفا پیشه در امان باشد
عنایت تو کسی را که در حصار آرد
هوش مصنوعی: طوفان‌های سخت و ظلم‌زا نمی‌توانند به کسی آسیب بزنند که در پناه حمایت تو باشد و خود را در دایره حفاظت تو قرار دهد.
حسود جاه ترا تخت و تاج باید لیک
زمانه از پی او ریسمان و دار آرد
هوش مصنوعی: حسودان برای تو باید جایگاه و مقام بزرگی داشته باشند، اما زمان نشان می‌دهد که سرنوشت آن‌ها به دام و گرفتار شدن ختم خواهد شد.
عدو نشاند نهالی و بهر کشتن او
کمان ونیزه و شمشیر و تیربار آرد
هوش مصنوعی: دشمن درختی را کاشته و برای نابود کردن آن، کمان، نیزه، شمشیر و تیربار آماده کرده است.
خجسته کلک تو دایم ز بحر جود و کرم
برای گوش امل در شاهوار آرد
هوش مصنوعی: قلم خوش‌نگار تو همیشه از دریای سخاوت و بخشش، برای گوش نیازمندان زیبا می‌نویسد.
همه ثنای تو گویند هر زمان کامروز
متاع شعر به بازار روزگار آرد
هوش مصنوعی: همه به ستایش تو مشغولند و هر لحظه در حال گفتن خوبیه‌های تو هستند. امروز هم شعر به عنوان کالای گرانبها به بازار زندگی عرضه می‌شود.
دعا به پیش تو آرم که هرکسی تحفه
به قدر طاقت و امکان و اقتدار آرد
هوش مصنوعی: من دعا و نیایش خود را به درگاه تو می‌برم، چون هر شخصی هدیه‌ای به اندازه‌ی توانایی و قدرتش به پیشگاه تو می‌آورد.
تو پایدار بمان تا ابد که بخت ترا
زمانه مژدهٔ اقبال پایدار آرد
هوش مصنوعی: همیشه استوار و ثابت قدم بمان، زیرا که روزگار به تو نوید خوشبختی دائمی می‌دهد.

حاشیه ها

1397/01/05 19:04

بوئی اشتباه است. بویی صحیح آن است.