گنجور

باب دوم در شجاعت - مذهب منسوخ

حکما فرموده‌اند که نفس انسانی را سه قوه متباین است که مصدر افعال مختلف می‌شود: یکی قوه ناطقه که مبدا فکر و تمییز است؛ دوم قوه غضبی، و آن اقدام بر اهوال و شوق ترفع و تسلط بود، و سوم قوه شهوانی- که آن را بهیمی گویند- و آن مبدأ طلب غذا و شوق به مآکل و مشارب و مناکح بود.

هرگاه انسانی را نفس ناطقه به اعتدال بود در ذات خود و شوق به اکتساب معارف یقینی، علم حکمت او را به تبعیّت حاصل آید؛ و هرگاه که نفس سبعی یعنی غضبی به اعتدال بود و انقیاد عاقله نماید نفس را از آن فضیلت شجاعت حاصل آید و هرگاه که حرکت نفس بهیمی به اعتدال بود و نفس عاقله را متابعت نماید فضلیت عفت او را حاصل آید. چون این سه جنس فضیلت حاصل آید و با هم ممازج گردند از هر سه، حالی متشابه حاصل گردد که کمال فضایل بدان بود، و آن را فضیلت عدالت گویند.

و حکما، شجاع کسی را گفته‌اند که در او نجدت و همّت بلند و سکون نفس و ثبات و تحمل و شهامت و تواضع و حمیّت و رقّت باشد. آن کس را که بدین خصلت موصوف بود ثنا گفته‌اند و بدین واسطه در میان خلق سرافراز بوده و این عادت را قطعا عار نداشته‌اند بلکه ذکر محاربات و مقاتلات چنین کسی را در سلک مدح کشیده‌اند و گفته‌اند که:

سرِ مایهٔ مرد مردانگی است
دلیری و رادی و فرزانگی است
باب اول در حکمت - مذهب مختار: چون بزرگان و زیرکان خرده‌دان که اکنون روزی زمین به ذات شریف ایشان مشرف است در تکمیل روح انسانی و مرجع و معاد آن تامل نمودند و سنن و آرای اکابر سابق را پیش چشم بداشتند، خدمتشان را بدین معتقدات انکاری تمام حاصل آمد. می‌فرمایند «بر ما کشف شد که روح ناطقه اعتباری ندارد، و بقای آن به بقای بدن متعلق است و فنای آن به فنای جسم موقوف»؛ و می‌فرمایند که «آنچه انبیا فرموده‌اند که او را کمال و نقصانی هست و بعد فراق بدن به ذات خود قائم است و باقی خواهد بود محال است، و حشر و نشر امری باطل. حیات عبارت از اعتدال ترکیب بدن باشد. چون بدن متلاشی شد آن شخص ابدا ناچیز و باطل گشت. آنچه عبارت از لذات بهشت و عقاب دوزخ است هم در این جهان می‌تواند بود، چنانکه شاعر گفته است:باب دوم در شجاعت - مذهب مختار: اصحابنا می‌فرمایند که شخصی که بر قضیه هولناک اقدام نماید و با دیگری به محاربه و مجادله در آید، از دو حال خالی نباشد: یا به خصم غالب شود و بکشد، یا بعکس. اگر خصم را بکشد خون ناحق در گردن گرفته باشد، و تبعت آن لاشک عاجلا و آجلا- بدون ملحق گردد؛ و اگر خصم غالب آید آن کس را راه دوزخ مقرر است. چگونه عاقل به حرکتی که احد طرفین آن بدین نوع باشد اقدام نماید؟

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.