گنجور

بخش ۳ - نعت حضرت رسالت پناه محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم

محمد صیقل مرآت بینش
نظر پیمای چشم آفرینش
شفاعت سنج جرم آباد هستی
قناعت گنج ملک تنگدستی
فلک گلدستهٔ طرف کلاهش
ملک پروانهٔ شمع نگاهش
حقیقت را گل آغوش پرور
شریعت را لوای دوش پرور
به خلقت ز انبیا پیشی گرفته
ز سبقت با خدا خویشی گرفته
دلیل قدرو اعجازش همین بس
که رهرو پیش و رهبر آمد از پس
زبان کج نغمهٔ او را و نعتش
خرد مجذوب مادر زاد نعتش
زبان با ذکر نعتش آشنا نیست
که نعتش جز به دل گفتن روا نیست
گر استغنای نعت از دل نرنجد
دگر زین مژده دل در دل نگنجد
کجا نعت سزای او توان گفت
خدا شو تا ثنای او توان گفت
ز شهرستان رحمت بی نصیبم
غریبم یا رسول الله غریبم
تو بیکس دوست من همسایه دشمن
نیابی تا کسی بیکس تر از من
ز رحمت زار خویشم ده گیاهی
بهشتی کن گیاهم از نگاهی
گر از ننگم شفاعت ارزشی نیست
تنک سرمایه را آمرزشی نیست
همین بس کز گنه شرمندگانیم
ارادت سنج امت بندگانیم
گلی از نو بهاران تو دارم
اطاعت داغ یاران تو دارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

محمد صیقل مرآت بینش
نظر پیمای چشم آفرینش
هوش مصنوعی: محمد، مانند یک جلا دهنده، بازتاب دهنده‌ای از بینش و دیدگاه‌های خالق عالم است که به ما کمک می‌کند تا زیبایی‌های آفرینش را بهتر ببینیم.
شفاعت سنج جرم آباد هستی
قناعت گنج ملک تنگدستی
هوش مصنوعی: کمک و نصرت می‌تواند در دنیای پر از خطا و گناه خود را نشان دهد، ولی انسان با داشتن قناعت و رضایت از داشته‌هایش، به نوعی ثروتمند و پادشاه زندگی‌اش خواهد بود، حتی اگر از نظر مالی در تنگدستی باشد.
فلک گلدستهٔ طرف کلاهش
ملک پروانهٔ شمع نگاهش
هوش مصنوعی: سقف آسمان مانند گنبدی است که در بالای سرش تاجی دارد، و زیبایی نگاه او همچون پروانه‌ای است که به دور شمع می‌چرخد.
حقیقت را گل آغوش پرور
شریعت را لوای دوش پرور
هوش مصنوعی: حقیقت به گونه‌ای با محبت و گرمی پذیرفته می‌شود، در حالی که شریعت به عنوان یک پرچم و نشانه مهم مورد توجه قرار می‌گیرد.
به خلقت ز انبیا پیشی گرفته
ز سبقت با خدا خویشی گرفته
هوش مصنوعی: او در خلق و آفرینش از پیامبران نیز جلوتر است و با نزدیکی به خداوند ارتباط خاصی برقرار کرده است.
دلیل قدرو اعجازش همین بس
که رهرو پیش و رهبر آمد از پس
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که توانایی و تاثیر او به وضوح نمایان است، زیرا در مسیر زندگی، راهنما و پیشوای او در جلوی او قرار دارد و خود او نیز از پشت حمایت می‌شود.
زبان کج نغمهٔ او را و نعتش
خرد مجذوب مادر زاد نعتش
هوش مصنوعی: زبان ناتوان است که وصف و نغمه‌های او را به خوبی منتقل کند و حتی خرد و عقل نیز نمی‌تواند به زیبایی و جذابیت او پی ببرد. اینجا به ناتوانی زبان و عقل در بیان ویژگی‌های او اشاره شده است.
زبان با ذکر نعتش آشنا نیست
که نعتش جز به دل گفتن روا نیست
هوش مصنوعی: زبان نمی‌تواند به خوبی وصف او را بیان کند، زیرا وصف واقعی او تنها در دل حس می‌شود و از عهده زبان خارج است.
گر استغنای نعت از دل نرنجد
دگر زین مژده دل در دل نگنجد
هوش مصنوعی: اگر به توصیف از نعمت‌ها نیازی نباشد، دیگر این خوشحالی و شادی نمی‌تواند در دل بگنجد.
کجا نعت سزای او توان گفت
خدا شو تا ثنای او توان گفت
هوش مصنوعی: نمی‌توان هیچ وصفی را شایسته‌ی خداوند دانست، تنها باید به خلوص و عبودیت در برابر او پرداخت تا بتوان از زیبایی‌ها و صفاتش سخن گفت.
ز شهرستان رحمت بی نصیبم
غریبم یا رسول الله غریبم
هوش مصنوعی: من از دیاری پر از نعمت و رحمت دور هستم و در این دنیا تنها و بی‌کس به سر می‌برم، ای پیامبر خدا، من غریب و بی‌پناه هستم.
تو بیکس دوست من همسایه دشمن
نیابی تا کسی بیکس تر از من
هوش مصنوعی: اگر تو بی‌کس و تنها هستی، دوست من، همسایه‌ات را دشمن نخواهی یافت، چون کسی بدبخت‌تر از من وجود ندارد.
ز رحمت زار خویشم ده گیاهی
بهشتی کن گیاهم از نگاهی
هوش مصنوعی: از رحمت فراوان خود به من گیاهی بهشتی عطا کن، زیرا من با یک نگاه تو به زندگی جدیدی تبدیل می‌شوم.
گر از ننگم شفاعت ارزشی نیست
تنک سرمایه را آمرزشی نیست
هوش مصنوعی: اگر شفاعت به خاطر شرمندگی من هیچ ارزشی نداشته باشد، پس برای کسی که دارایی کمی دارد، بخشش هم بی‌ارزش است.
همین بس کز گنه شرمندگانیم
ارادت سنج امت بندگانیم
هوش مصنوعی: ما به خاطر گناهانی که انجام داده‌ایم، شرمنده و خجالت‌زده هستیم و به همین دلیل ارادت ما نسبت به دیگر بندگان خدا سنجیده و محک زده می‌شود.
گلی از نو بهاران تو دارم
اطاعت داغ یاران تو دارم
هوش مصنوعی: من گلی تازه از بهار تو دارم و به عشق دوستانت دلم می‌تپد.