گنجور

شمارهٔ ۹۹

رخ زیبا چو ماه روشنش بین
قد رعنا چو سرو گلشنش بین
نهان بوی گل اندر رنگ چونست
تن نازک پس پیراهنش بین
چو شاخ نرگس از باد بهاری
گهی برخاستن گه خفتنش بین
ببوی سرو قدش جوی اشگم
روان از دیده خون پیراهنش بین
ز خون بیگناهان کرده رنگین
برنگ لاله دست و دامنش بین
دل از مهر و محبت جانب غیر
نظر در خشم و کین سوی منش بین
برغم نور هر شب تا سحرگاه
ببزم دیگران می خوردنش بین

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رخ زیبا چو ماه روشنش بین
قد رعنا چو سرو گلشنش بین
هوش مصنوعی: صورت زیبای او را مانند ماه درخشان ببین و قامت بلندش را همچون سرو در باغ گل‌ها تماشا کن.
نهان بوی گل اندر رنگ چونست
تن نازک پس پیراهنش بین
هوش مصنوعی: عطر گل در رنگ بدن نازک او چگونه است؟ پس پیراهنش را ببین.
چو شاخ نرگس از باد بهاری
گهی برخاستن گه خفتنش بین
هوش مصنوعی: مانند شاخ نرگس که در بهار گاهی سر بر می‌آورد و گاهی به خواب می‌رود، حال طبیعت در این فصول به همین شکل است.
ببوی سرو قدش جوی اشگم
روان از دیده خون پیراهنش بین
هوش مصنوعی: بوی خوش سرو قامت او مرا به گریه واداشته و اشک‌هایم از چشمانم به زمین میریزد. خون بر پیراهنش دیده می‌شود.
ز خون بیگناهان کرده رنگین
برنگ لاله دست و دامنش بین
هوش مصنوعی: دست و دامن او به رنگ لاله‌هاست، که از خون انسان‌های بیگناه رنگین شده است.
دل از مهر و محبت جانب غیر
نظر در خشم و کین سوی منش بین
هوش مصنوعی: دل از عشق و محبت به سوی دیگری بی‌توجه است و تنها در خشم و کینه به من نگاه می‌کند.
برغم نور هر شب تا سحرگاه
ببزم دیگران می خوردنش بین
هوش مصنوعی: با وجود نور هر شب، تا سحرگاه به سادگی می‌گذرانم و دیگران او را می‌بینند که می‌خورد.