شمارهٔ ۹۷
دگر بگرفته در کف خنجرش بین
هوای کشتن من در سرش بین
ببین بر زخمهای کاری من
به خون آغشته دست و خنجرش بین
ز بس قتال و خونریز است و خونخوار
به جای باده خون در ساغرش بین
ز زلف و خط و خال و چشم و ابرو
پی تاراج دلها لشگری بین
ببندد طره حسن جهان گیر
امیر و بنده شاه خاورش بین
به قامت غیرت شمشاد و سروش
به عارض رشک ماه انورش بین
چو هندو زادگان نو مسلمان
به رخ آن خالهای کافرش بین
به صید مرغ دلها دام و دانه
خط مشکین و خال عنبرش بین
ز بس تیر جفا زد بر دل نور
به خون آلوده مرغ بی پرش بین
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دگر بگرفته در کف خنجرش بین
هوای کشتن من در سرش بین
هوش مصنوعی: او چاقویی در دست دارد و به خوبی درک میکند که در دلش فکر کشتن من میگذرد.
ببین بر زخمهای کاری من
به خون آغشته دست و خنجرش بین
هوش مصنوعی: به زخمهای عمیق من نگاه کن، و ببین که دستش و خنجری که دارد به خون آغشته است.
ز بس قتال و خونریز است و خونخوار
به جای باده خون در ساغرش بین
هوش مصنوعی: به خاطر جنگ و خشونتهای فراوان و کشتارهای مستمر، به جای شراب، خون در جامش دیده میشود.
ز زلف و خط و خال و چشم و ابرو
پی تاراج دلها لشگری بین
هوش مصنوعی: از زلف و خط و خال و چشم و ابروی تو، گروهی را میبینم که دلها را میدوزند و به تسخیر در میآورند.
ببندد طره حسن جهان گیر
امیر و بنده شاه خاورش بین
هوش مصنوعی: موهای زیبا و جذاب امیر را ببندید و به بنده او نگاه کنید که چطور او را مینگرد.
به قامت غیرت شمشاد و سروش
به عارض رشک ماه انورش بین
هوش مصنوعی: قد تو به زیبایی شمشاد و رخسارت به روشنی ماه میماند و به همین دلیل، جمال تو باعث حسادت دیگران شده است.
چو هندو زادگان نو مسلمان
به رخ آن خالهای کافرش بین
هوش مصنوعی: وقتی هندو زادگان که تازه مسلمان شدهاند، بر آن خالهای کافر خود مینگرند.
به صید مرغ دلها دام و دانه
خط مشکین و خال عنبرش بین
هوش مصنوعی: در شکار دلها، دام و دانه او را با خط سیاه و خال زردش ببین.
ز بس تیر جفا زد بر دل نور
به خون آلوده مرغ بی پرش بین
هوش مصنوعی: از شدت ظلم و ستمی که بر دل نشسته، به وضوح میتوان دید که پرندهای بیپر، در خون خود آغشته شده است.

نورعلیشاه