گنجور

شمارهٔ ۹

عمری طلب رازی کردم به در دل‌ها
تا شد به دلم باری حل هم مشکل‌ها
رازی که مرا ای جان بود از تو به دل پنهان
بنگر به صدش دستان افسانه محفل‌ها
دیگر چه به سر داری بحری به نظر داری
گر قصد گهر داری برخیز ز ساحل‌ها
هرسو که رود رهبر درنه به قدومش سر
داند ز تو چون بهتر رسم و ره منزل‌ها
چون نور بهر وادی گشتیم پی هادی
با قافله‌سالاری بی‌ناقه به محمل‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عمری طلب رازی کردم به در دل‌ها
تا شد به دلم باری حل هم مشکل‌ها
هوش مصنوعی: من تمام عمرم را به جستجوی رازهایی گذراندم و در دل‌ها رازهایی را پیدا کردم تا در دل خودم هم بتوانم مشکلاتم را حل کنم.
رازی که مرا ای جان بود از تو به دل پنهان
بنگر به صدش دستان افسانه محفل‌ها
هوش مصنوعی: راز عمیقی که در دل دارم، به خاطر توست و باید به آن توجه کنی. در بین داستان‌ها و افسانه‌هایی که در مهمانی‌ها گفته می‌شود، خیلی چیزها وجود دارد که نشان‌دهنده این راز است.
دیگر چه به سر داری بحری به نظر داری
گر قصد گهر داری برخیز ز ساحل‌ها
هوش مصنوعی: اگر به دنبال گوهر و حقیقتی هستی، دیگر وقت نشستن و تماشا نیست. باید از ساحل‌ها فاصله بگیری و به عمق دریا بروی.
هرسو که رود رهبر درنه به قدومش سر
داند ز تو چون بهتر رسم و ره منزل‌ها
هوش مصنوعی: هر جا که رهبر برود، قدم‌هایش نشان‌دهنده‌ی راه‌های بهتر و مقاصد مشخص‌تری است. او می‌داند چگونه باید برود و کدام مسیر را انتخاب کند.
چون نور بهر وادی گشتیم پی هادی
با قافله‌سالاری بی‌ناقه به محمل‌ها
هوش مصنوعی: وقتی که به سفر رفتیم و در جستجوی راهنما بودیم، همراه با کاروان، بدون مرکب و به وسیله‌ی بارکش‌ها حرکت کردیم.